حالت شب
  • Sunday, 08 June 2025
وقتی قطار مکه به مقصد می‌رسد و قطار تهران-اصفهان هنوز در ایستگاه است

وقتی قطار مکه به مقصد می‌رسد و قطار تهران-اصفهان هنوز در ایستگاه است

در روزهای بازگشت حجاج، فرودگاه‌ها تنها محل ورود مسافران نیستند؛ بلکه نقطه ورود خاطرات، روایت‌ها و مقایسه‌ها هم هستند.

اصفهان امروز_عاطفه علیان:  در روزهای بازگشت حجاج، فرودگاه‌ها تنها محل ورود مسافران نیستند؛ بلکه نقطه ورود خاطرات، روایت‌ها و مقایسه‌ها هم هستند. یکی از پررنگ‌ترین این روایت‌ها، توصیف قطاری است که زائران را در دل کویر عربستان، آرام و سریع، میان مکه و مدینه جابه‌جا می‌کند. سفری کوتاه، ایمن، و مدرن، که حالا برای برخی ایرانی‌ها نه فقط یک تجربه، بلکه یک مقایسه تلخ است؛ مقایسه‌ای میان آنچه هست و آنچه باید باشد.

در همین روزها، پروژه قطار سریع‌السیر تهران–قم–اصفهان، پس از سال‌ها بحث و وعده، همچنان در ایستگاه تصمیم‌گیری باقی مانده است. از موافقت‌های فنی و گزارش‌های کارشناسی عبور کرده، اما هنوز به خط اعتباری نهایی نرسیده. گره، نه در ریل که در مسیرهای موازی سیاست‌گذاری و مدیریت است.

 

 عربستان چه کرد که ما نکردیم؟

 

قطار الحرمین در عربستان، در ابتدا تنها یک پروژه حمل‌ونقل برای حجاج بود. اما رفته‌رفته، تبدیل به ویترینی از برنامه‌ریزی ملی، جذب فناوری و نمایش کارآمدی شد. سعودی‌ها توانستند از دل یک مسیر زیارتی، الگویی از توسعه زیرساختی بسازند. از همکاری‌های بین‌المللی بهره بردند، بدون آنکه خطوط قرمز فرهنگی‌شان را نادیده بگیرند.

 

حتی تصمیمی چون به‌کارگیری رانندگان زن در این پروژه، که زمانی در عربستان یک تابو تلقی می‌شد، در چارچوب همان پروژه به‌نوعی بازطراحی اجتماعی انجامید. آنها از ریل، فقط برای جابه‌جایی مسافر استفاده نکردند؛ برای جابه‌جایی تصویر کشورشان در ذهن دنیا هم استفاده کردند.

 

 اما در ایران، چرا این پروژه حیاتی است؟

 

برخلاف تصور رایج، قطار سریع‌السیر تهران–قم–اصفهان، پروژه‌ای لوکس نیست؛ بلکه ضرورتی راهبردی است برای پاسخ به پنج نیاز مهم کشور:

1. تمرکز جمعیتی و اقتصادی: این کریدور ریلی، شاه‌راه ارتباطی نیمی از اقتصاد ملی است. هر روز تأخیر در توسعه‌اش، به معنای اتلاف سرمایه، زمان و انرژی در جاده‌ها و فرودگاه‌هاست.

2. صرفه‌جویی در انرژی و کاهش تلفات جاده‌ای: با بحران انرژی و سوانح رانندگی، راه‌حل‌های فناورانه در حمل‌ونقل دیگر انتخاب نیستند؛ ضرورت‌اند.

3. توزیع عادلانه فرصت‌ها: با پیوند نقاط کمتر توسعه‌یافته به این ریل، سرمایه‌گذاری و خدمات از مرکز به پیرامون تسری می‌یابد.

4. تقویت سرمایه اجتماعی: اجرای موفق پروژه‌ای در این ابعاد، امید عمومی را احیا می‌کند و اعتماد به توان ملی را افزایش می‌دهد.

5. رقابت منطقه‌ای: در حالی‌که عربستان، ترکیه، امارات و حتی قطر در حال اتصال آینده‌شان به ریل‌های پرسرعت‌اند، ایران نباید بازنده این رقابت ژئو‌اکونومیک باشد.

ریل توسعه، اراده می‌خواهد؛ نه فقط اعتبار

آیا این پروژه، فقط به بودجه نیاز دارد؟ قطعاً نه. بیش از بودجه، به هماهنگی و اراده نیاز دارد؛ به اولویت‌بخشی واقعی، نه شعاری. به تداوم در پیگیری، نه قطع‌و‌وصل‌های فرساینده.

اگر امروز قطار مکه با غرور به مقصد می‌رسد، به این دلیل است که پشت آن، یک تصمیم راهبردی و همگرایی مدیریتی ایستاده. ما نیز می‌توانیم... اگر نخواهیم سال دیگر، باز هم حجاج‌مان روایت پیشرفت را از دیگر کشورها برایمان سوغات بیاورند، و ما همچنان در ایستگاه بمانیم؛ ایستگاهی با نام "فرصت ازدست‌رفته".

 

دیدگاه / پاسخ