از تولد تا انقراض
تخریب حیات وحش در دنیا و ایران، مهمترین عامل نابودی گونههای جانوری و گیاهی و ازبینرفتن منابع ژنتیکی است، لذا باید چارهای برای فع معضلات موجود اندیشیده شود، همانطورکه مسئولان امر در تلاش برای حفظ یوز ایرانی از انقراض هستند تا این گونه نیز مانند گورخر آسیایی، منقرض نشود.
محل زندگی یوزها در زمانهای گذشته بیشتر در مناطق آفریقایی بوده و در گستره وسیعی از آسیای مرکزی و شبه قاره هند نیز گونههایی از آن یافت میشد، اما امروزه یوزپلنگ آسیایی تنها در ایران زیست میکند، از این رو به آن یوزپلنگ ایرانی گفته میشود که شرایط خوبی ندارد و خطر انقراض آنها را تهدید میکند. به اعتقاد کارشناسان باید دست جنباند و شیب انقراض را کم کرد، در غیر این صورت این حیوان زیبا را برای همیشه از دست خواهیم داد.
به گزارش باخبرباش به نقل از ایمنا مدتها است ماجرای یوزپلنگ برای مردم ایران جذاب شده است. از همان زمانی که در جامجهانی ٢٠١٨ عکس یوزپلنگ ایرانی روی لباس فوتبالیستها نقش بست، بحث یوزپلنگ برای مردم جذاب شد. در حالی اسم یوزپلنگ آسیایی بر سر زبانها افتاد که خیلیها حتی نمیدانستند که فلسفه این کار چیست و حتی نمیدانستند که به گفته کارشناسان زیست محیطی، کمتر از ٤٠ فرد یوزپلنگ در کشور ما وجود دارد و همه برنامهها و صحبتها برای این است که از این گونه نادر نگهداری شود.
نکته این است که همین تعداد یوز را باید حفظ کنیم، زیرا در دنیا دو نوع یوزپلنگ وجود دارد که یک نوع آن آفریقایی و نوع دیگر آسیایی است. نوع آسیایی تنها در ایران وجود دارد و درصورتیکه فکری اساسی برای آن نشود، نمیتوان امید به حفظ این گونه داشت.
فیروز و ایران نجاتگران نسل یوز آسیایی شدند
بدیهی است در سالهای اخیر تلاشهای مسئولان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی برای این بوده تا با همکاری طیف گستردهای از نهادهای شناخته شده بینالمللی و داخلی مانند IUCN، سمنها، علاقهمندان و متخصصان، جوامع محلی، ذینفعان و مسئولان اجرایی، قضائی هر چه بیشتر به بقای یوزهای کشور اهتمام ورزند، در این بین «ایران» یوزپلنگ ماده سهسالهای بود که اواسط فروردین سال ۱۳۹۹ از پارک پردیسان تهران به پایگاه پشتیبان ۷۰۰ هکتاری در پارک ملی توران در شهرستان شاهرود استان سمنان منتقل شد.
یوزپلنگ نر با نام «فیروز» سال ۱۳۹۱ در منطقه توران شناسایی و نامگذاری شده بود و در آن زمان یوزی بالغ بود و حدود ۲.۵ سال سن داشت و در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۱.۵ ساله بود که در فروردینماه سال ۱۴۰۰ در پارک توران شاهرود استان سمنان با هماهنگی سازمان حفاظت محیط زیست و معاونت طبیعی سازمان با روشهای استاندارد جهانی زندهگیری شد و ایران و فیروز در کنار هم قرار گرفتند تا نسل یوز آسیایی را از انقراض نجات دهند.
بعد از باردارشدن ایران قرار بود این یوز ماده زایمان طبیعی داشته باشد، اما به دلیل شرایط جسمانی آن و موفق نبودن در زایمان طبیعی، دامپزشکان تصمیم به سزارین یوز ایرانی گرفتند و بالاخره یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱« ایران» زایمان کرد و سه توله یوز به دنیا آورد تا امیدها برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ ایرانی حفظ شود. ابتدا اعلام شد هر سه تولههای متولدشده یوزپلنگ ایرانی ماده هستند، اما پس از مدتی مشخص شد بررسیها درست نبوده است، از فرزندان ایران و فیروز، توله اول چهار روز پس از تولد تلف شد.
مادر یوزها فرزندانش را برای شیردهی نپذیرفت و نگهداری توله دوم و سوم نیز از روز چهارم به مدت شش روز به علیرضا شهرداری (فعال محیط زیست، عکاس حیات وحش و مربی جانورشناسی) سپرده شد. بنابراین مدتی بعد توله دوم هم تلف شد و دلیل اصلی تلف شدن دو توله یوز عمل سزارین و نخوردن شیر مادر بود. حدود سه ماه از تولد پیروز گذشت و علیرضا شهرداری مطرح کرد که نگرانیهایی برای پیروز وجود دارد و هر وعده غذایی پیروز در هر روز نسبت به روز قبل چالشهایی را به همراه دارد.
مدتی نگذشت که اخبار مختلف از پیروز در صدر اخبار خبرگزاریها، روزنامهها و سایتهای مختلف قرار گرفت. از تغذیه تا شرایط جسمانی همه و همه برای مخاطبان مهم بود و تصاویر و ویدئوهای مربوط به آن مورد استقبال قرار گرفت، البته حواشی مربوط به این یوزپلنگ از زمان تولد تا ۱۰ ماهگی که براثر نارسایی کلیوی، در روزهای گذشته با تلاش دامپزشکان ایرانی در اتاق عمل برای دیالیز فرزندِ «ایران» که با مشاورههای خارجی صورت میگرفت، تلف شد، هم اندک نبود.
بر این اساس با پیگیریهای لحظه به لحظه از توله یوزپلنگ ایرانی که در پی مشکلات گوارشی و یبوست مزمن با علائم مشکوک به انسداد روده در ساعات بامدادی روز جمعه پنجم اسفند به بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران منتقل شد و به گفته مقامات مسئول این حیوان تا سه روز در حالت «ناپایدار» به سر میبرد، به طوری که غلامرضا ابدالی سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش پیشتر بروز بیماری کلیوی را حادترین دلیل بروز مشکل در سلامت پیروز دانست و گفته بود: "این مشکل به طور ناگهانی بروز نکرده است، بلکه از همان ابتدا که پیروز با عمل سزارین به دنیا آمد با مشکلاتی روبهرو شد که تحت مراقبت ویژه و مداوم پزشکان بود، اما اکنون وضعیت حادتر شده است".
مرگ پیروز و شایعات فضای مجازی
در این میان پس از تلف شدن پیروز براثر نارسایی کلیوی، حواشی و شایعات بسیاری در فضای مجازی ازجمله تزریق داروی اشتباه به «پیروز» و بعضی اظهارنظرها درخصوص مرگ این یوزپلنگ مطرح شد، لذا سازمان حفاظت محیط زیست در اطلاعیهای اعلام کرد: «پیروز» اولین زادآوری توله یوز در پروژه تکثیر در اسارت یوز ایرانی بوده است که با همت و تلاش متخصصان و کارشناسان ایرانی انجام شد و از زمان تولد این توله یوز، از تمام ظرفیتهای ملی و بینالمللی برای رشد و درمان او استفاده شد.
در ادامه این اطلاعیه مطرح شده است: پس از اعلام خبر تلف شدن «پیروز» با وجود تمام تلاشهای صورت گرفته برای حفظ این تولهیوز و شفافسازی تمام اقدامات و فعالیتهای انجام شده از طریق پورتال سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان راوی اول، گزارشها و اظهارات متناقض در خصوص شرایط و روند درمان او انتشار یافت که موجب تشویش اذهان عمومی شده است، به عنوان مثال قبل از ارائه گزارش پاتولوژی گفته شد که تزریق داروی اشتباه موجب از کار افتادن کلیه «پیروز» شده است!
یا اینکه عکسی در شبکههای اجتماعی منتشر و گفته شده مربوط به تاکسیدرمی «پیروز» است، حال آنکه در دنیا بعد از تلف شدن حیات وحش چه به صورت طبیعی یا در اثر حادثه، از علم تاکسیدرمی برای استفاده در موزههای تنوع زیستی استفاده میشود. از سوی دیگر، علمی بودن این پروژه و دستاوردهای این اقدام بزرگ در حاشیه قرار گرفت و بیشتر به جنبه چهرهسازی از توله یوز نر پردیسان پرداخته شد.
با این وجود، تمام اسناد مربوط به «پیروز» از زمان تولد (سزارین صحرایی) تا تلف شدن در بیمارستان دامپزشکی برای مطالعه تیم علمی این پروژه و کاهش خطایهای آتی در موارد مشابه موجود است، در همین راستا بلافاصله پس از تلف شدن «پیروز»، نمونهبرداری موفقی از او انجام و برای حفظ ذخیره ژنی به مرکز ملی ذخایر ژنتیکی کشور منتقل شد.
سازمان حفاظت محیط زیست، اظهارنظرهای غیرکارشناسی از این دست را که در ارتباط با مقولات تخصصی و علمی مطرح میشوند را غیرسازنده و موجب نگرانی جامعه عنوان کرده و این حق را برای خود محفوظ میداند که هرگونه اتهام ناروا و شبهه افکنی را از طریق مراجع صالحه پیگیری کند. همچنین این سازمان، ضمن احترام به حساسیت افکار عمومی، از همه کارشناسان، صاحبنظران و متخصصانی که در این ارتباط دیدگاه یا ابهامی دارند، دعوت کرده که نظرات خود را با معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی در میان بگذارند تا از بروز هرگونه شبهه یا فرافکنی جلوگیری شود.
در پایان این اطلاعیه تاکید شده است: سازمان حفاظت محیط زیست هیچگاه خود را بینیاز از نظرات و پیشنهادات کارشناسان ندانسته است و ازآنجاکه پروژه تکثیر یوز در اسارت همچنان ادامه دارد، برای موفقیت بیشتر در اجرای این پروژه از رهنمودهای علمی و کارشناسی استقبال میکند.
منتظر نتایج «پاتولوژی پیروز» هستیم
در همین راستا، غلامرضا ابدالی سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش درباره انتشار بعضی اظهارنظرها برای تلف شدن "پیروز" در بعضی رسانهها، گفت: اکنون منتظر هستیم که نتایج پاتولوژی این یوزپلنگ به دست ما برسد و تا زمانی که نتیجه آزمایشها مشخص شود و متخصصان نظر قطعی را مطرح کنند، هیچگونه اظهارنظری نمیتوانیم داشته باشیم، من متخصص و کارشناس دامپزشکی نیستم و باید در انتظار پاسخدهی نتیجه اصلی کارشناسان امر باشیم.
مرگ «کوشکی» یوزپلنگ پیر توران
براساس این پیوند، غلامرضا ابدالی در بهمنماه ۱۴۰۱ درباره تلف شدن «کوشکی» یوزپلنگ آسیایی در اسارت در منطقه حفاظت شده توران بر اثر کهولت سن، اظهار کرد: کوشکی هنگام مرگ ۱۶ ساله بود، براساس معاینات صورت گرفته علت مرگ این یوزپلنگ آسیایی کهولت سن اعلام شده و ابتلاء به بیماری خاصی گزارش نشده است، از گونههای یوز در اسارت با دقت و وسواس زیاد مراقبت میکنیم و برای آنها تیمارگران خوبی در نظر گرفتهایم، به طور معمول عمر یوزهای در اسارت در همین حدود است، تلاش میکنیم بافتهای لازم از لاشه این یوزپلنگ را برای نگهداری در بانک ژن سازمان حفاظت محیط زیست جدا کنیم.
نابودی حیات وحش با انقراض گونههای جانوری نایاب
در این میان تنوع جغرافیایی و اقلیمی کشور، طیف منحصربهفرد و ارزشمندی از گونههای جانوری را در خود جای داده است، اما بسیاری از این گونهها با فلات ایران خداحافظی کردهاند. شکار غیرقانونی، تولیدات صنعتی، توسعه راهها، جادهسازی، فعالیتهای معدنی، چوببری، گسترش شهرها، کمآبی و خشکسالی متوالی تخریب زیستگاه و اثرات منفی که سبب تغییرات اقلیمی میشود و بارگذاریهای انجام شده خارج از توان طبیعت، به زیستبوم و محل زندگی سایر موجودات آسیب وارد کرده و حاصل آن نابودی بسیاری از حیوانات بوده است.
این روند که سالها پیش آغاز شده و همچنان در جریان است، موجب شده رفتهرفته تعداد گونههای جانوری کاهش یابد و بسیاری از گونهها در لبه پرتگاه انقراض قرار گیرند. در قرن کنونی به علت صنعتی شدن و افزایش جمعیت، ایجاد صنایع مورد نیاز انسانی بیشازپیش گسترش یافته است، به طوری که حسین اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان پیشتر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه استان اصفهان حدود ۲۵ گونه مختلف جزو گونه آسیبپذیر، کمیاب و نیز در خطر انقراض دارد، گفت: از گونههای شاخص حیاتوحش کمیاب و در معرض خطر استان اصفهان میتوان به یوزپلنگ آسیایی که بهشدت در معرض انقراض بوده، پلنگ ایرانی، گونههای گربه شنی، سیاهگوش، گربه پالاس، شاهین، بالابان، هوبره و جبیر (غزال مینیاتوری) اشاره کرد.
به گفته وی، برای اینکه اثبات شود گونهای از حیات وحش منقرض شده، باید آن گونه در طول چند دهه مشاهده نشود. گورخر آسیایی، گونهای شاخص از حیات وحش بوده که بهصورت جمعیتهای محلی در جغرافیای استان اصفهان بوده و درحالحاضر منقرض شده است. آخرین مشاهدات این گونه در زیستگاههای بیابانی استان اصفهان در شهرستانهای نائین، اردستان، آران وبیدگل و اطراف تالاب گاوخونی مربوط به حدود ۴۰ تا ۵۰ سال پیش بوده که به دلیل نبودن زیرساختها و نیروی حفاظتی از بین رفته است. در ۳۰ تا ۵۰ سال گذشته برخی جمعیتهای محلی از دیگر گونهها نیز حذف شده که میتوان به حذف لکهای آهو، قوچ و میش، کل و بز، پلنگ، سیاهگوش و گونههای دیگر در مقیاس محلی در بعضی شهرستانها اشاره کرد.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان با تاکید بر اینکه خشکسالیها رابطه مستقیمی با شکارهای غیرمجاز دارد و هر قدر خشکسالی بیشتر باشد، گونههای حیاتوحش از مناطق امن و حفاظت شده، خارج و به مناطق دیگر میروند که همین امر باعث شکار مجاز آنها میشود، اظهار کرد: گونههای پستانداری که در استان بیشتر شکار غیرمجاز میشوند، شامل گونههای آهو، قوچ و میش، کل و بز و جبیر است. از میان پرندگان هم کبک، تیهو، انواع باقرقره، کبوتر و هوبره بیشتر شکار غیرمجاز میشود، برخی پرندگان شکاری مانند عقاب طلایی، شاهین، بحری و بالابان و پرنده هوبره هم با تهدید زندهگیری و قاچاق مواجه هستند.
وی معتقد است که تصادفات جادهای و تلف شدن گونههای حیاتوحش، واقعیتی انکارناپذیر است. در استان اصفهان که به دلیل عبور بسیاری از جادههای اصلی از داخل (بالغبر ۲۲۰ کیلومتر) و حاشیه مناطق حفاظت شده (بالغبر ۳۴۰ کیلومتر) و شبکه گستردهای از جادهها از داخل مناطق شکار ممنوع و زیستگاههای آزاد میگذرد، شاهد تلف شدن قابل توجهی از گونههای حیاتوحش در اثر تصادفات جادهای هستیم، اما به دلیل کمبود نیروهای پایش و حفاظت محیطزیست در استان، شاهد تعدادی از گونههای حیاتوحش تلف شده در اثر تصادفات جادهای هستیم. این گونهها شامل طیف متنوعی از گوشتخواران، سُمداران، خزندگان و برخی پرندگان است.
راهکارهای جلوگیری از نابودی حیات وحش
از نظر محققان و صاحبنظران "در ابتدا باید نگاه مسئولان به محیط زیست تغییر کند و محیط زیست در اولویتهای کشور قرار گیرد؛ تمام دستگاهها باید در هر توسعهای ازجمله جادهسازی و معدنکاوی، حفاظت از محیط زیست را در نظر گیرند. حفاظت از محیط زیست نباید تنها بر عهده سازمان محیط زیست باشد و سازمان به تنهایی نمیتواند ۱۰.۴ درصد از کل مساحت کشور به علاوه قرقهای اختصاصی را اداره کند و نیاز است که عموم جامعه برای حفظ حیات وحش تلاش کنند."
از نظر کارشناسان محیطزیستی "جزیرهایشدن زیستگاه به دلیل کاهش ارتباط جمعیتهای حیات وحش کشور با فراجمعیتها نیز موضوع دیگری است که کارشناسان محیطزیست و تنوع زیستی درباره آن بسیار هشدار داده و بر این باور هستند که به دلیل فشارهای درون آمیزی و درون گروهی، تنوع ژنی گونهها کاهش یافته و به مرور زمان مقاومت گونهها در برابر تغییرات اقلیمی و بیماریها تنزیل داشته و در بلندمدت با کاستن از مقاومت و ایمنی حیوانات وحشی آنها را آسیبپذیر میکند و باید برای آن چارهاندیشی کرد.
صاحبنظران زیستمحیطی معتقد هستند که "در کشور برای نظارت هر ۱۰ تا ۱۱ هزار هکتار منطقه حفاظت شده، بهطور متوسط یک محیطبان وجود دارد، در حالی که استاندارد جهانی برای هر یک هزار هکتار عرصه خشکی یک نفر نیرو و برای هر ۵۰۰ هکتار عرصه تالابی و آبی یک نفر را پیشنهاد کرده است؛ در این بین کمبود نیرو و امکانات در عرصه حفاظت از محیطزیست، موضوعی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود."
براین اساس، "اطلاعرسانی صحیح به مردم و آموزش به آنها در حفاظت از حیات وحش نقش کلیدی دارد، اما این مهم در کشور مغفول مانده و نیاز است. مراکز آموزشی در این مورد اهتمام داشته باشند و اهمیت به محیط زیست را از دوران کودکی در جامعه فرهنگسازی کنند، بنابراین زمانی که بحث حفاظت و حمایت از حیات وحش مطرح میشود، موضوع فراتر از حفظ یک یوز، میشمرغ، مار، قوچ و بز است و در واقع حفظ حیات وحش منجر به حفظ حیات انسانی میشود و اگر محیط زیست را نابود کنیم، باید منتظر نابودی خود نیز باشیم."
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!