دنیای تار و پود فرش ایرانی به روایت بانوی هنرمند نصف جهان
به گزارش باخبرباش به نقل از فارس سال پیش بود که برای تهیه گزارشی ویدئویی از فرش اصفهان به میدان نقش جهان رفته بودم. در بازار فرشفروشها قدم میزدم و روحم میان بافتها و گرهها گم میشد، رنگ و لعاب فرشها آنقدر سر ذوقم آورده بود که نزدیکیهای ظهر با صدای اذان به خود آمدم، بیآنکه فهمیده باشم ساعتها فقط فرشها را نظاره کرده بودم و درد دل بافندهها را شنیده بودم.
دانشجوی کارآفرین دیروز، کارآفرین موفق امروز
امسال اما با یک بانوی هنرمند کارآفرین فرش و گبه آشنا شدم، خانم زمانی سال ۱۳۶۱ متولد شده و در هنرستان، طراحی و دوخت خوانده و در رشته تکنولوژی فرش در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شده است.
وی از سال ۸۱ تا ۹۶ با ارگانهای زیادی مثل صنایع دستی، کمیته امداد، جهاد دانشگاهی، فنی حرفهای کار میکرده و باعث شده از این طریق برای افراد زیادی در زمینه فرش و گلیم، اشتغالزایی شود.
برایم سوال است چرا با اینکه علاقه چندانی به فرش نداشته ولی این همه موفقیت کسب کرده و او میگوید: دلیلش اساتید خوبم بودند، سال ۸۰ آزمونهای علمی دانشجویی برگزار میشد و در آن آزمونها بعد از کسب رتبه سه وارد مرحله کشوری شدم که در آن مرحله نیز رتبه دوم را به دست آوردم و همین عامل ایجاد انگیزه شد.
این بانوی کارآفرین میگوید: جالب است بدانید، بدترین نمره دانشگاهی من بافت فرش بود طراحی ضعیفی داشتم و فقط به رنگرزی و رنگشناسی فرش علاقه نشان میدادم ولی مسابقات علمی دانشجویی باعث شد در بافت و رفوگری پیشرفت کنم.
جمله استاد، راه هدایت کارآفرینی
زمانی در ادامه میگوید: نزدیکیهای فارغالتحصیلی، المپیاد فنی حرفهای شرکت کردم و مقام دوم المپیاد گلیمبافی استان را بدست آوردم و همه اینها انگیزه کار من شد، جمله یکی از اساتیدم در موفقیتم خیلی تاثیر داشت، که میگفت:« اگر میخواهید مشغول به کار شوید، اگر بلد هم نیستید بگویید بلدم، به خاطر آن کلمه بلدم، تلاش میکنید و بالا میروید.» و دقیقا هم همین شد، یکی دیگر از دلایل شاغل بودنم این بود که میخواستم کارشناسی شرکت کنم و آن زمان کارشناسی علمی کاربردی نبود و گفتند درصورتی که کارشناسی بیاید، باید دو سال سابقه کار داشته باشید تا بتوانید کارشناسی شرکت کنید و این انگیزه شد تا دو سال کار کنم اما این دو سال تبدیل شد به ۱۶ سال و بعد از ۱۶ سال دوباره کارشناسی شرکت کردم و ارشد هم قبول شدم ولی چون تهران بود به دلیل بچهداری، انصراف دادم.
هنرمند گلیم و گبه میگوید: بعد از فارغ التحصیلی دو سال به عنوان مسوول ثبت نام و مربی گلیم و گبه یکی از آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای مشغول به کار بوده و بعد از سه ماه، میفهمد کمیته امداد نیاز به مربی آموزشی دارد ولی آزمون میگیرد و در این باره میگوید: ابتدا آزمون اصفهان را دادم و آزمون بعدی تهران برگزار میشد، در یک شب سرد زمستانی خودم را رساندم تهران، تا فردایش آزمون بدهم و نهایتا پذیرفته شدم، تا سال ۹۸ با کمیته امداد به عنوان مربی پاره وقت کار کردم و همزمان با اداره صنایع دستی و فرهنگسراها همک اری داشتم تا اینکه سال ۹۳ آموزشگاه خودم را تاسیس کردم.
۷۰ درصد هنرجوها، وارد بازار کار میشوند
دست میکشم روی برجستگیهای گلیمها و از او درباره کارآفرینی میپرسم و پاسخ میدهد: بخش اصلی کارم، کارآفرینی است، ۷۰ درصد هنرجوهایی که آموزش میبینند وارد بخش تولید میشوند و به طور مستقیم پنج تا ده نفر در کار هستند.
از آنجایی که از بدو ورودم گلیم را روی تابلوها، پافها و سرپرده دیدم، از خانم زمانی درمورد کاربردهای گلیمبافی میپرسم و میگوید: پافها، تولید روی کفش و کیف چرمی، سرپردههای سنتی، روکش صندلی خودروها و... از کاربردهای گلیم است، گلیم بیشتر از فرش که جنبه تزیینی یا زیرپای دارد، کاربردی است.
هنرمند گلیم و گبه از همراهی همسر و فرزندانش در این مسیر میگوید: مربی استانی بودم و باید شهرستانهای مختلفی آموزش میدادم، آن زمان هم مثل حالا تاکسیهای آنلاین نبود که به راحتی خودم را به مقصد برسانم، فرزندم نوزاد بود که در سرما سوار اتوبوس میشدم و به مردم آموزش میدادم و پسرم تا مقطع ابتدایی در کارگاههایم بزرگ شد.
از او در مورد تفاوت بافت فرش و بافت گلیم میپرسم که اینطور پاسخ میدهد: حصیربافی مقدماتیترین دستبافتهای است که میتوان از آن نام برد، بعد از آن گلیمها و جاجیمها هستند، در گلیم و جاجیم فقط تار و پود وجود دارد در حالیکه در فرش علاوه بر تار و پود، پرز هم وجود دارد.
زمانی افزود: قدیمیترین فرشی که پیدا شده مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش است که به دلیل سربازانی شبیه به سربازان هخامنشی و اسبهای بالدار شبیه مجسمههای تخت جمشید آن را به فرش ایران نسبت میدهند.
نگاهم را از دارهای کوچک و بزرگ قالی میگیرم، در ذهنم یاد گرفتن این کار سخت جلوه میکند، ولی هنرمند گلیم و گبه میگوید: اگر کسی بخواهد فقط یک خفت را در ۵ یا ده دقیقه تمرین یاد میگیرد ولی در فرش و قالیبافی، هنرجو فکر میکند فقط یک خفت زدن است و یک پود دادن درصورتی که وقتی کارهای متفرقه به کارگاه میرسد، هنرجوها متوجه میشوند فقط همین خفت و پود ساده نیست و پیچیدگیهایی نیز دارد که برخی آموزشگاهها فقط نحوه خفت و پود زدن را آموزش میدهند ولی اینکه چه کار کنم بافت تمیز و اصولی دربیاید را کمتر میبینیم.
دلیل افت کیفیت تابلوفرشهل در ۱۵ سال اخیر
وی یکی از دلایل افت کیفیت تابلوفرشها در ۱۵ سال اخیر را آموزشهای غیراصولی برخی آموزشگاهها میداند و معتقد است: در نهایت تابلوفرش با کیفیت پایین میرود زیر دست رفوگر و مجبور میشود یک سری عملیاتی رویش انجام دهد تا فرش قابل ارائه به بازار باشد چون نکتههای حین بافت رعایت نشده.
زمانی با اشاره به سابقه کاری ۲۲ سالهاش در ادامه بیان میکند: بین ۵ تا ۱۰ جلسه به بچهها آموزش میدهم ولی بعد از این جلسات نیاز به تمرین و تکرار است و تاره میفهمند دنیای تار و پود چیست و باید قلقها را یاد بگیرند.
بعد از این میروم سراغ بحث شیرین هنردرمانی، از زمانی به بعد دریافتم که باید این موضوع را از هنرمندان بپرسم، هنرمند گلیم و گبه حتی نمیگذارد سوالم درمورد هنردرمانی را کامل بپرسم، بیمقدمه میگوید: کاملا به این موضوع اعتقاد دارم.
پاسخش متعجبم نمیکند، چرا که همین جواب را از بقیه هنرمندان نیز شنیدهام، منتظر ادامه صحبتهایش هستم که میگوید: هنرجویی داشتم که روزی هفت تا قرص اعصاب و روان مصرف میکرد و انقدر افسردگی شدیدی داشت که اوایل نمیتوانست روی کار، متمرکز شود ولی کار را جلو برد، اوضاع روانیاش بهبود یافت تا حدی که کاردانی رشته فرش را گرفت، در کمیته امداد مربی شد و دارد اشتغالزایی میکند.
زمانی در میان حرفهایش به شاگردش که پدر و مادرش را از دست داده بود اشاره کرد که چقدر هر روز مشتاق است کلاس بیاید و در این باره با شوق میگوید: بچهها دوست دارند در کارگاه باشند، دورهمی کوچک و گرمایی که از حضورشان در کارگاه به وجود میآید موجب دلگرمی است.
حضور در نمایشگاههای خارجی
هنرمند گلیم و گبه از حضورش در چند نمایشگاه خارجی میگوید، او چند کیف و کفش چرمی که تلفیق چرم و گلیم بوده را به کنیا میفرستد و درحالی که باورش نمیشده چیزی فروش برود، تمام محصولات فروخته میشود همچنین در نمایشگاهی در سلیمانیه عراق نیز شرکت کرده است.
وی با اینکه در دوران کرونا تعداد کمی هنرجو میپذیرفته ولی در میان آنها حضور هنرجویی از آلمان را به یاد میآورد و میگوید: دانشجوی ایرانی داشتم که آلمان درس میخواند و در دوران کرونا که آمده بود اصفهان با هدف آشنایی با بافت و رفوگری، کلاسهایم را شرکت کرد و میگفت در آلمان وقتی میرویم در شهر و میفهمند ایرانی هستیم، اولین چیزی که صحبت میکنند فرش ایران است.
فرش ایران، محبوب نزد آلمانیها
آن دانشجو طبق حرفهای خانم زمانی در کلاسهای فرش شرکت کرده بود تا اصول و پایه اولیه درمورد فرشها را بداند که اگر درباره فرش ایران از او سوال کردند، بتواند پاسخ دهد.
هنرمند گلیم و گبه سال ۱۴۰۰ مهمان فرمانداری اصفهان به عنوان بانوی کارافرین بوده، او کمی چهرهاش درهم می شود و با ناراحتی میگوید: به فرماندار گفتم حال فرش بد است و انقدر هنر دیده نمیشود و صندلی آموزشی ما در هنر ضعیف شده که ترکیه یا دیگر کشورهای حاشیه ایران به رفوگری فرشهای ایران اقدام میکنند چراکه درخصوص فرش محدودیت گمرکی داریم؛ فرش که مبداش ایران است نمیتواند برگردد، حتی اگر فرش آسیب دیده باشد، برای رفو هم اجازه ورود به ایران ندارد.
زمانی در ادامه بیان میکند: مسوولیت مرکز ملی فرش ما بالاتر از آن است که کارهایش به چهار تا نمایشگاه و المپیاد ختم شود و باید قوانین صادراتی و وارداتی بازنویسی شود.
ماجرای کارگاه فرشبافی در زیرزمین سالن مطالعه
کارگاهاش در زیرزمین سک سالن مطالعه است که درباره این اقدام میگوید: تا هفت سال پیش هم فضاهای خصوصی را اجاره میکردم و دربست بود و ۶ سال پیش در کانون امام خمینی که زیر نظر آموزش و پرورش بود کار میکردیم ولی از مهر امسال این کانون به دانشگاه فرهنگیان تبدیل شد و مجبور شدیم تخلیه کنیم و توسط یکی از شاگردهایم زیرزمین یکی از سالن مطالعههای شهر برای اجاره پیشنهاد شد و چند وقتی است اینجا هستیم این نشانه این است که فرهنگ و هنر همیشه میتوانند کنار هم باشد.
ساعت کاری سالن مطالعه تمام میشود و مجبور میشوم به گفت و گو خاتمه دهم هرچند گرمای صحبت خانم زمانی آنقدر شیرین است که اگر ساعتها به گفتوگو با او بنشینم خسته نخواهم شد، دیدن دارهای قالی و نشستن روی پافهای دستسازِ خوشرنگ و لعاب، روحم را جلا بخشیده و باران بهاری طراوتش را بیشتر کرده است.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!