فیلم سازان به دلایل مختلف نمیتوانند به طراحی لباس و فضا دقت کنند
یک کارشناس سینما گفت: ما درک میکنیم که فیلم سازان به دلایل مختلف نمیتوانند به طراحی لباس و فضا دقت کنند.
به گزارش خبرنگار باخبرباش، گلشیری در جلسه نقد و بررسی فیلمهای کوتاه اکران شده در روز دوم پاتوق فیلم کوتاه اصفهان اظهار داشت: برای رسیدن به پرداخت درست از فیلم، بعضی از اقدامات الزامی است. متاسفانه سطحی بودن موقعیتهایی که کاراکترها در آن قرار میگرفتند منجر به رابطه ضعیف بین کارگردانی و فیلم نامه شده است.
وی در خصوص فیلم کوتاه "صندلی"گفت: این فیلم به پارامترهای یک فیلم کوتاه نزدیک شده و به بسیاری از موقعیتهای کنونی نزدیک است. این اثر در رابطه با اشغال است. مسئله اعتراضی را نشان میدهد که تمام اجزای فیلم در خدمت آن است. این اثر از جمله آثاری است که بارها و بارها میتوان آن را دید و لایههای متفاوتی از آن را کشف کرد. فیلم ایرادهایی داشت اما پاییان بندی بسیار هوشمندانهای داشت.
همچنین سلطانی دیگر کارشناس سینما اضافه کرد: شاید میشد قاب و تدوین متفاوتی برای این فیلم انجام داد. اما به طور کلی فیلمی است که به راحتی حرفش را میزند و این برای مخاطب جذاب است، همچنین کشمکش بین بازیگرها که دو دسته هستند قابل باور است.
فیلم کوتاه "پناه"
سلطانی با اشاره به خلاصهای از این فیلم کوتاه گفت: پناه داستان خواهر و برادری است که پدر و مادر خود را از دست دادهاند و چند خانواده بر سر نگهداری از آنها به مشکل برخوردهاند. کارگردان زمان ساخت این فیلم تقریبا 15 ساله است و قطعا مدیریت چند بازیگر برای این کارگردان کار مشکلی است. قصه گنگ نیست اما به صورت قوی به این روایت پرداخته نشده است
همچنین گلشیری افزود: این اثر میل به فیلم بلند شدن دارد. و شاید اگر مخاطب میدانست که مسئله چیست داستان بهتر شکل میگرفت. چندین مسئله در اثر وجود دارد و اتفاقا بر همه آنها تاکید شده است اما به خوبی به همه مسائل پرداخته نشده به همین دلیل میتوانیم بگوییم که فیلم میل به فیلم بلند شدن دارد. این فیلم دریچه جدیدی برای ما باز نمیکند
فیلم کوتاه "پنج و نیم"
سلطانی کارشناس سینما گفت: در این فیلم با صحنههایی روبرو میشویم که از یک موقعیت به موقعیت دیگر نقل میشود. مسلما در این فیلم با پیرنگ و شاه پیرنگ مواجه نیستیم و شاید یک فیلم پست مدرن ببینیم. اما این فیلم کامل است و آیا چیز جدیدی به گونههای خود اضافه میکند یا نه.
همچنین گلشیری ادامه داد: این اثر با ارادت به آثار کیارستمی ساخته شده اما چند مسئله را باید مورد توجه قرار داد. فیلم وقایع طبیعی را به تصویر میکشد و اما نشانههای عقیمی هستند که روی هم انباشته شدهاند و حتی پایان بندی هم نتوانسته این انباشتگی را برطرف کند. کسی که این کار را ساخته باید یک درکی از کیارستمی و آثارش داشته باشد اما متاسفانه فیلم ساز درک خوبی از این آثار نداشته است. در پایان بندی تاکید بر روی جملات کیارستمی سعی در تکمیل این فیلم دارد اما این موضوع پاسخ خوبی برای ضعف کیفیت فیلم ندارد.
فیلم کوتاه "رز آبی"
سلطانی با اشاره به خلاصهای از این فیلم کوتاه گفت: این فیلم مردی را نشان میدهد که معشوقش را از دست داده و سعی دارد خاطره آخرین دیداری که با معشوقش دارد را با افرادی که استخدام کرده بازسازی کند. همیشه توصیه شده که پایان از یاد مخاطب نرود و شوک برانگیز باشد. اما ما نباید فراموش کنیم که پایان هوشمندانه باشد. متاسفانه توزیع اطلاعات دیر هنگام انجام شده و پایان فیلم آنقدر برای کارگردان مهم بود که ایده اصلی عقیم شده است.
همچنین گلشیری ادامه داد: این فیلم ایده تکان دهندهای دارد. شخصیتی را نشان میدهد که در یک موقعیت گیر کرده و نتوانسته آن را بپذیرد. اما مقدمه این فیلم بی خاصیت و طولانی است. شوک برانگیز بودن پایان فیلم منجر شده تا مقدمه طولانی شود و صبر مخاطب کم شود. فیلم ساز نتوانسته صحنه پایانی را شوک برانگیز کند و از ایده آن طور که باید استفاده شده و داستان از دست رفته است.
فیلم کوتاه "تله"
گلشیری با اشاره به فیلم کوتاه تله گفت: فیلم تله به لحاظ ساخت و به لحاظ تولیدات سینمایی فیلم موفقی است اما از آن دسته فیلمهایی است که فیلم ساز میخواهد خودش را در آن نشان بدهد. این موضوع حتی در المانهای آخر زمانی که در طول فیلم مشاهده میکنیم قابل فهم است. در نهایت و به نظر من در بستر فیلم کوتاه قرار ندارد.
سلطانی افزود: فیلم از نظر تولید فیلم کاملی است. اما این سوال پیش میآید که فیلم در نوع خود چه چیز جدیدی به هم نوعهای خود اضافه کرده یا نه.
فیلم کوتاه "فنگ شویی وارونه"
سلطانی با اشاره به خلاصهای از این فیلم کوتاه گفت: ما در این فیلم با کودکی مواجه هستیم که کودک در ابتدای فیلم با دیدگاه مادرش زاویه دارد اما پایان دراماتیک ما را با متعجب میکند. مکان غیر طبیعی و غیر نرمال است. ترکیب یک بافت سنتی و مدرن در لوکیشن برای مخاطب ایرانی نا آشناست. ترکیبی که درست شده منجر شده ما این پایان عجیب را باور کنیم اما فیلم میتوانست در لوکیشن دیگری هم فیلم برداری شود.
گلشیری ادامه داد: ضربه بزرگ این فیلم شخصیت مادر است که متاسفانه به خوبی به آن پرداخته نشده است. و حتی ضعف بازی بازیگر منجر شده فیلم با ضعف روبرو شود. مکان به شدت مصنوعی است و اصرار بر مخروبه بودن و در حال ساخت بودن نتوانسته مسئله فیلم را مشخصتر کند. روایت کودک من راوی که داستان را به دست گرفته قابل تامل است و ای کاش بیشتر به این موضوع پرداخته میشد. اشتیاق برای رسیدن به پایان بندی منجر شده تکههایی به فیلم اضافه شود که شاید وجود آنها الزامی نبود.
فیلم کوتاه "اغما"
سلطانی با اشاره به فیلم کوتاه اغما گفت: متاسفانه سکانسهای فیلم هم گن نیست. هم چنین لوکیشنی که انتخاب کرده در خدمت فیلم نامه نیست. لحظهای که شخصیت محوری با لحظه مرگ خودش روبرو میشود فیلم برداری و کارگردانی و حتی تدوین خوبی صورت گرفته و این موضوع برای کارگردان به سن کارگدان این فیلم قابل توجه است. در این فیلم کارگردان ریزه کاریهایی انجام داده است و لازم است با ذره بین آن را ببینیم اما مخاطب این کار را نمیکند. کارگردان باید به این موضوع توجه داشته باشد.
همچنین گلشیری ادامه داد: در اصل این فیلم مردی را نشان میدهد که از گذشته خود رنج میبرد و کارگردان سعی دارد به این موضوع بپردازد تا نشان دهد که این موضوع چقدر در آینده این شخص تاثیر گذاشته اما این اتفاق به خوبی نیوفتاده و نتوانسته گذشته را به خوبی به زمان حال وصل کند.
فیلم کوتاه "تیرمست"
سلطانی گفت: در این فیلم کاراکترها در صحنههایی در کنار یکدیگر نشان داده میشود و شخصیتها به واسطه دیالوگها برای مخاطب بر ملا میشود. تا جایی که به جدال نهایی میرسیم. این فیلم از نظر دکوپاژ و کارگردانی مینیمال است و از منظر کلامی فالس محور است.
همچنین گلشیری اضافه کرد: ما با اثری مواجه هستیم که فرم، ساختار و مفهوم دارد. کارگردان سعی کرده در مخاطب را در طول فیلم نامه متوجه کند که شخصیت محوری قتل کرده اما مخاطب در همان ابتدا متوجه این موضوع میشود. اگر کارگردان سعی دارد نشان دهد که شخصیت دوم میخواهد خون خواهی کند شاید بهتر بود جور دیگری فیلم را پیش میبرد. به نظر من اگر این فیلم در خدمت این شخصیت پیش میرفت موفق تر میبود.
سیاوش گلشیری، کارشناس سینما گفت: این فیلمها در دورههای مختلفی ساخته شده است. به اعتقاد من این فیلمها چند ایراد کلی داشتند. از منظر آسیب شناسی باید بگویم ظرفی که بیشتر فیلمها باید در آن ساخته میشد گنجایش دیده شدن نداشت. در بعضی از آثار ساختار فیلم متناسب نبود و هیچکدام از قسمتها در خدمت یکدیگر نیستند. در بعضی از فیلمها مختصات رعایت نشده بود. همچنین ما شاهد قدمی فراتر از فیلم کوتاه هستیم. در بعضی روایت داستانی شکل نگرفته و یا روایت کامل نشده است. همچنین عمدتا این فیلمها با یک پایان شوک برانگیز بسته شدهاند و مقدمه چینی بسیار طولانی دارند.
همچنین عطیه سلطانی افزود: فیلم سازها باید توجه داشته باشند روایتی که انتخاب میکنند به ساختار مرتبط باشد. در ادامه جداگانه برای بیان بهتر این موضوع به بررسی فیلم ها میپردازیم.
فیلم کوتاه "گارسون"
سلطانی با اشاره به خلاصهای از این فیلم کوتاه گفت: اتفاقی که در این فیلم میافتد استراق سمع یک گارسونی است که صدای مراجعه کنندگان به کافی شاپ را ضبط میکند و ما متوجه میشویم که یک نفر متوجه شده که گارسون صدا را ضبط میکند و با او حرف میزند. ماجرای فیلم به یک تراژدی منجر میشود. فیلم گارسون تلاش کرده شاکله متفاوتی داشته باشد. اما این موضوع باعث اضافه شدن پلانهای زیادی شد که شاید بودن آن لزومی نداشت و کارکرد دراماتیک هم نداشت.
همچنین گلشیری افزود: فیلم گارسون یکی از فیلمهایی است که مقدمه چینی طولانی دارد و مسئله اصلی شخص محور مشخص نیست. در نمونههای مشابه این فیلم که به استراق سمع اشاره دارند هم ما شاهد این موضوع هستیم. یکی از ایرادهای دیگر این اثر پایان بندی مستقل است که انگار با قسمتهای دیگر فیلم ارتباطی ندارد.
فیلم کوتاه "تابستان به کوچه آمدیم"
سلطانی با اشاره به فیلم کوتاه "تابستان به کوچه آمدیم" گفت: این فیلم برای خود من چیزی بود بین خرده پیرنگ و یک شاه پیرنگ که هیچ کدام کامل نبود. از طرفی عنوان فیلم میگوید که قرار است یک نوستالژی را ببینیم. اتفاق بعد از بحرانی که شخصیتهای فیلم درگیر آن میشوند اتفاقی متفاوت نیست. و حتی شاید اگر این پلان نبود هیچ تغییری در فیلم ایجاد نمیشد و چه بسا بهتر هم بود.
گلشیری ادامه داد: ما در این اثر با داستانی روبرو هستیم که قرار است به یک تغییر منجر شود. اما متاسفانه اثر فراتر از یک ایده نمیرود.
فیلم کوتاه "موهایم را بباف"
سلطانی با اشاره به خلاصهای از این فیلم کوتاه گفت: این فیلم داستان خانم جوانی است که باردار است و با شوهرش به اختلاف رسیده و میخواهد بچه را سقط کند. در حالی که آخر فیلم متوجه میشویم مادر دختر باردار است که ضربه نهایی فیلم است. همدل نبودن بازی دختر و مادر باعث میشود که ما نتوانیم با دختر همزاد پنداری کنیم و متوجه کشمکش بین مادر و دختر نمیشویم.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!