محدود کردن اینترنت به افزایش اعتماد اجتماعی کمک نمیکند
متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محدودیتهای اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی چه پیامدهایی بههمراه خواهد داشت؟ آیا در شرایط کنونی به کاهش تنشهای اجتماعی کمک میکند؟ آیا محدودیت اینترنت، راهکار مناسبی برای کنترل بحرانهای اجتماعی است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر حسن موسوی چلک، جامعهشناس گفتوگو کرده است. موسوی چلک معتقد است: «اگر این وضعیت ادامه داشته باشد چند اتفاق رخ خواهد داد. تأثیری که محدودیت اینترنت روی کسب و کارها میگذارد که همین موضوع نیز نارضایتیها را افزایش خواهد داد. سوم عوارض این اقدام متوجه خانوادهها خواهد شد و خانوادهها را با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد و در نهایت نیز ما باید بپذیریم که مردم از این پلتفرمها استفاده میکنند و امور روزمره خود را انجام میدهند. به همین دلیل اگر این محدودیتها ادامه داشته باشد این موضوع روی سلامت روان افراد جامعه تأثیر منفی میگذارد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اینترنت و شبکههای اجتماعی با محدودیتهایی مواجه شده است. در شرایطی که جامعه نیاز به افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی دارد محدود کردن اینترنت چه تأثیری روی افزایش سرمایه اجتماعی میگذارد؟
محدود کردن اینترنت هر استدلالی که داشته باشد و هر دلیلی داشته باشد به افزایش اعتماد اجتماعی کمک نمیکند. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی دسترسی آزاد به اطلاعات حق همه افراد جامعه است. به همین دلیل هنگامی که اینترنت را محدود میکنیم و شبکههای اجتماعی را فیلتر میکنیم به معنای این است که دسترسی آزاد شهروندان را به اطلاعات آزاد دچار خدشه شده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جامعه نیازمند شفافیت است. در چنین شرایطی فیلتر کردن شبکههای اجتماعی میتواند تأثیر منفی روی شفافیت در زمینههای مختلف و به خصوص در زمینههای اقتصادی داشته باشد. واقعیت این است که محدود کردن اینترنت و فیلتر شبکههای اجتماعی نشان دهنده نوعی رویکردسلبی نسبت به گردش آزاد اطلاعات در کشور است که برخی از مردم این وضعیت را بر نمیتابند. رویکردی که در شرایط کنونی میتواند نتیجه عکس بههمراه داشته باشد. برای مردم نمیتوان تعیین تکلیف کرد که برای دسترسی به گردش آزاد اطلاعات از چه مسیری حرکت کنند و از چه ابزارهایی استفاده کنند.
محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی چه تأثیری روی کسب و کارهای خرد و وابسته به اینترنت خواهد گذاشت؟
در سالهای اخیر و با گسترش شبکههای اجتماعی در ایران کسب و کارهای زیادی در شبکههای اجتماعی راهاندازی شد که در شرایط کنونی نیز این کسب و کارها به فعالیت خود ادامه میدهند. به همین دلیل با محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی وضعیت این نوع کسب و کارها تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار میگیرد و با چالشهای جدی مواجه میشود. آمارهای متفاوتی نیز در این زمینه منتشر شده که نشان میدهد جمعیت زیادی در کشور وجود دارد که از طریق کسب و کار اینترنتی تأمین معاش میکنند. به همین دلیل با محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی این کسب وکارها با چالش مواجه میشوند و تبعات این وضعیت روی خانوادهها تأثیرگذار است. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد ناراحتی مردم است که به واسطه این تصمیم گیری در دولت گرفته شده است. به هر حال هنگامی که زندگی روزمره و کسب وکار عدهای تحت تأثیر فیلترینگ قرار بگیرد در جامعه تولیدنارضایتی میکند و این نارضایتی میتواند خود را به شکلهای مختلف نشان بدهد. وزیر ارتباطات در مصاحبه اخیر خود در پاسخ به خبرنگاری که از وی سوال کرد چه زمان محدودیتهای اینترنت پایان پیدا میکند عنوان کرد که این موضوع در حیطه اختیارات وی نیست و باید وزیر کشور در این زمینه پاسخگو باشد. این وضعیت نشان میدهد که هنوز در دولت رویکرد مشخصی نسبت به گردش آزاد اطلاعات وجود ندارد و بلکه کسانی باید پاسخگوی فیلترینگ باشند که این موضوع در حوزه تخصصی آنها قرار ندارد. دنیای امروز دنیای تکنولوژی و ارتباط است. در جهان امروز در اغلب کشورهای جهان گردش آزاد اطلاعات وجود دارد و همه کشورهای جهان از ابزارهای ارتباطی برای تعامل با جهان پیرامون استفاده میکنند.
محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی چه تأثیری روی مطالبات مردم خواهد داشت؟ آیا این موضوع میتواند مطالبات مردم را تحت تأثیر قرار بدهد؟
در شرایط کنونی مطالبات مردم در زمینه حقوق شهروندی، سبک زندگی، برابری و توزیع عادلانه درآمد وجود دارد. در چنین شرایطی تجربه زیستی نشان میدهد که با محدود کردن اینترنت و فیلتر شبکههای اجتماعی مطالبات مردم کاهش پیدا نخواهد کرد. با محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی مردم از مطالبات خود منصرف خواهند شد؟ برخی عنوان میکنند محدود کردن اینترنت در کوتاه مدت یکی از راههای مدیریت بحران است و به این وسیله میتوان بحران را کنترل کرد. این در حالی است که نباید برای بحرانهای اجتماعی راه حل کوتاهمدت در نظر گرفت بلکه باید به صورت بلند مدت برای آن برنامهریزی کرد. بحرانی که امروز در جامعه وجود دارد از بحرانهایی شکل گرفته که در گذشته پاسخ نگرفته است. به همین دلیل روی هم انباشته شده و به شکل اعتراضات خیابانی خود را نشان داده است. بدون تردید چنین رویکردی شرایط را برای مدیریت بحرانها در آینده سختتر خواهد کرد. کسانی که تصمیم گرفتهاند برای کنترل بحرانهای اجتماعی فضای مجازی را محدود کنند باید این نکته را در نظر داشته باشند که در دنیای کنونی مخالفت با فضای مجازی و اینترنت به موفقیت نمی رسد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که هر چه فضای مجازی بیشتر محدود شود به همان اندازه راههای ارتباطی برای افراد جامعه وجود خواهد داشت و افراد جامعه از راههای دیگر اهداف خود را دنبال میکنند. ممکن است کار برای بخشهایی از جامعه سخت شود، اما این به معنای کنار گذاشتن شبکههای اجتماعی نخواهد بود. تنها کارکرد منفی که این اتفاق برای جامعه دارد این است که نارضایتی را در جامعه افزایش میدهد. در شرایط کنونی زندگی بسیاری از مردم به شکلهای مختلف به اینترنت و شبکههای اجتماعی وابسته است. نمیتوان این وابستگی را نادیده گرفت. هنگامی که افراد جامعه به دلیل محدود کردن اینترنت و شبکههای اجتماعی نتوانند امور روزمره خود را انجام بدهند به صورت طبیعی نسبت به وضعیت موجود ناراضی میشوند و این نارضایتیها در بلندمدت میتواند پیامدهای اجتماعی ناخوشایندی داشته باشد. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که در چنین شرایطی مشارکت مردم در زمینه تصمیمگیریهای اجتماعی کمتر خواهد شد. اعتماد و مشارکت دو مولفه مهم سرمایه اجتماعی به شمار میرود. به همین دلیل هنگامی که اعتماد اجتماعی به وجود نیاید و از سوی دیگر میزان مشارکت نیز افزایش پیدا نکند به صورت طبیعی سرمایه اجتماعی نیز افزایش پیدا نخواهد کرد.
استدلال کسانی که از فیلترینگ شبکههای اجتماعی و محدودیت اینترت حمایت میکنند این است که پلتفرمهای داخلی از ظرفیتهای خوبی برخوردار هستند و بهتر است مردم از این پلتفرمها استفاده کنند. آیا در شرایط کنونی پلتفرمهای داخلی میتوانند جایگزین خوبی برای پلتفرمهای خارجی باشند و مورد استقبال مردم قرار خواهند گرفت؟
موضوع مهم در این زمینه این است که مردم باید حق انتخاب داشته باشند. کسی با پلتفرمهای داخلی مشکلی ندارد، بلکه نکته مهم در این زمینه حق انتخاب مردم است. نکته مهم در این زمینه این است که قابلیتهای پلتفرمهای داخلی ضعیف است که مردم رغبتی برای استفاده از این پلتفرمها ندارند. از سوی دیگر با رشد علم و تکنولوژی نمیتوان انتظار داشت مردم خود را مقید به چنین رویکردی کنند و راهکارهای دیگری را پیدا میکنند. در این روزها که شبکههای اجتماعی محدود شده است برخی تلاش کردند مردم را به استفاده از پلتفرمهای داخلی ترغیب کنند. در چنین شرایطی حتی اگر پلتفرمهای داخلی کارکردهای بهتری نیز داشته باشند مردم تنها برای امور ساده از آنها استفاده خواهند کرد. واقعیت این است که در پلتفرمهای داخلی فضای گفتمان آزاد اتفاق نخواهد افتاد.
اگر محدودیتهای اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی ادامه داشته باشد و مردم نیز تمایلی به استفاده از پلتفرمهای داخلی نشان دهند واکنش مردم در آینده چه خواهد بود؟
اگر این وضعیت ادامه داشته باشد چند اتفاق رخ خواهد داد. تأثیری که محدودیت اینترنت روی کسب و کارها میگذارد که همین موضوع نیز نارضایتیها را افزایش خواهد داد. عوارض این اقدام متوجه خانوادهها خواهد شد و خانوادهها را با چالشهایی مواجه خواهد کرد. و در نهایت نیز ما باید بپذیریم که مردم از این پلتفرمها استفاده میکنند و امور روزمره خود را انجام میدهند. به همین دلیل اگر این محدودیتها ادامه داشته باید این موضوع روی سلامت روان افراد جامعه تأثیر منفی میگذارد. اگر همه این عوامل را در کنار هم قرار بدهیم به این نتیجه میرسیم که ادامه این وضعیت باعث مطلوب نخواهد بود و مسئولان باید به این موضوع آگاهی داشته باشند. ضمن اینکه پیش بینی من این است که با ادامه این وضعیت کشورهای خارجی ظرفیتهای جدیدی را به وجود خواهند آورد که کنترلها نتواند روی اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران ادامه پیدا کند.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!