مشکلات با «حضور نظامیان» حل نمیشود
آسیبها و چالشهای اجتماعی یکی از موضوعات مهمیاست که در دولت رئیسی مورد غفلت قرار گرفته است. دولت رئیسی در شرایطی کار خود را آغاز کرده که بیشتر تمرکز این دولت روی مسائل اقتصادی و سیاست خارجی است. رویکردی که شاید در نگاه اول با توجه به چالشهای مهم مردم در زمینه اقتصادی صحیح باشد. با این وجود براساس تحقیقهای صورت گرفته از بین100 چالش آینده ایران بیش از50 مورد آن اجتماعی است. به همین دلیل غفلت از چالشهای اجتماعی میتواند پیامدهای نگران کنندهای برای کشور داشته باشد. «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با دکتر مصطفی اقلیما جامعه شناس گفت وگو کرده است. دکتر اقلیما معتقد است:« مدیرانی که در شرایط کنونی انتخاب شدهاند افراد خوبی هستند اما در اندازهای نیستند که بتوانند با ابرچالشها و ابربحرانهای کنونی جامعه ایران مبارزه کننده و آنها را حل کنند. مقام معظم رهبری همواره روی دو موضوع شایسته سالاری و پاسخگویی مدیران تأکید داشتهاند.کسی که شایسته است پارتی بازی نمیکند و منافع فردی را به منافع مردم ترجیح نمیدهد. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمیدر تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست و بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. این در حالی است که هیچ کس حاضر نیست مسئولیت نابسامانیهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم را برعهده بگیرد».در ادامه ماحصل این گفت وگو را میخوانید.
یکی از شعارهای اصلی دولت آقای رئیسی بازگشت اعتماد اجتماعی و امید به آینده بود؟با توجه به انتخاب مدیران در دولت و همچنین رویکردی که دولت در زمینههای مختلف در پیش گرفته آیا اعتماد اجتماعی افزایش پیدا خواهد کرد؟
امروز جامعه ایران به نقطهای رسیده که مطلوب نیست و در زمینههای مختلف با چالشهای جدی مواجه است. بدون تردید اگر جامعه به چنین نقطهای رسیده به دلیل عملکرد کسانی بوده که در گذشته در مسند کار بودهاند. ما باید بین آدم خوب و آدم متخصص تفکیک قائل شویم. بسیاری از کسانی که در گذشته در جامعه مدیر بودهاند آدمهای خوبی بودهاند اما از تخصص کافی برخوردار نبودهاند. حضور همین افراد در مسند کار باعث شده که جامعه به این نقطه برسد.آقای رئیسی نیز دوباره به سراغ همین افراد رفته و بهجای اینکه از افراد متخصص در امور مختلف استفاده کند از کسانی استفاده کرده که در گذشته امتحان خود را پس داده اند و اتفاقا کارنامه موفقی نیز از خود برجای نگذاشتهاند. از دفتر آقای رئیسی از من درباره انتخاب مدیران نظرخواهی کردند. برای آنها نوشتم که بهترین راهکار برای انتخاب وزرا این است که از بین اعضای وزارتخانهها بهترین و باتجربه ترین افراد را به عنوان وزیر معرفی کنید. در چنین حالتی کسی که به عنوان وزیر انتخاب میشود دارای تجربه و تخصص است و زمان را به دلیل آزمون و خطا از دست نمیدهد. مدیرانی که آقای رئیسی انتخاب کرده مقصر نیستند اما شناخت کافی نسبت به مسائل ندارند. از سوی دیگر برخی به صورت تعمدی اقداماتی را انجام میدهند که شرایط مدیریتی کشور را خراب کنند. به عنوان مثال نمایندهای که عنوان میکند باید قیمت بنزین را به20 هزار تومان افزایش داد و به جای آن پول سوخت را به همه مردم داد اگر همین موضوع را در تلویزیون عنوان کند با واکنشهای اجتماعی زیادی همراه خواهد شد.
اگر دولت با چنین مدیرانی نتواند اعتماد اجتماعی را بازگرداند چگونه میتواند به وعدههایی که به مردم داده عمل کند؟
یکی از مهمترین مسائلی که میتواند در بازگشت اعتماد اجتماعی موثر باشد افزایش تورم و گرانیها است. آقای رئیسی در مناظرههای انتخاباتی عنوان کردند مانع از افزایش گرانیها خواهند شد. این در حالی است که از زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمده قیمتها همچنان در روند صعودی قرار داشته است. خود دولت قیمتها را بالا برده است. افرادی که چنین کاری را انجام میدهند نیز به دلیل عدم آگاهی و تخصص لازم است. بهترین و موثرترین کاری که دولت میتواند برای بازگشت اعتماد اجتماعی انجام دهد این است که قیمت کالاهای مورد نیاز مردم را کاهش بدهد. این در حالی است که وضعیت چنین نیست و قیمت کالاهای مورد نیاز مردم روز به روز در حال افزایش است. حقوق کارمندان در سال جدید 20 درصد افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که قیمت کالاها60 درصد افزایش داشته است. در چنین شرایطی کارمندان کشور40درصد فقیرتر از سال گذشته شده و به همین دلیل با چالشهای بیشتری در زندگی خود مواجه هستند. مدیرانی که در شرایط کنونی انتخاب شدهاند افراد خوبی هستند اما توانایی مقابله با ابرچالشها و ابربحرانهای کنونی جامعه ایران مبارزه را ندارند. مقام معظم رهبری همواره روی دو موضوع شایسته سالاری و پاسخگویی مدیران تأکید داشتهاند.کسی که شایسته است پارتی بازی نمیکند و منافع فردی را به منافع مردم ترجیح نمیدهد. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست، بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست مسئولیت نابسامانیهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم را برعهده بگیرد. در این شرایط برخی عنوان میکنند که مردم باید مقاومت کنند. سوال اینجاست هنگامیکه پدر خانواده نمیتواند شکم همسر و فرزندان خود را سیر کند چگونه باید مقاومت کند؟ دولت عنوان میکند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این وجود در واقع هنگامیکه دولت درآمدها را افزایش میدهد در مقابل مالیاتها را نیز تا چندین برابر افزایش میدهد. مردم نمیتواند با وعده و قول زندگی خود را بچرخانند و شکم آنها با وعده مسئولان سیر نمیشود.
چرا آقای رئیسی در شرایط کنونی کشــور از نظامــیها در دولت خود بیشتر استفـاده کرده است؟ حضور این نظامیـان چه پیامدهایی برای جامعـه خواهد داشت؟
حضور افراد نظامیدر مدیریت کشور متناسب با شرایط و مشکلات جامعه نیست. اتفاقی که در تبریز و در حین جلسه معارفه استاندار جدید آذربایجان شرقی رخ داد و فردی به وی سیلی زد نشان دهنده وضعیت فعلی جامعه ماست. استاندار جدید نظامی است و بهتر است در جای خود قرار بگیرد و نه در جای دیگر. هنگامیکه فردی نظامی را در کار غیر تخصصی قرار میدهیم باید منتظر عواقب آن نیز باشیم. نمونه دیگر چنین مدیرانی انتخاب آقای زاکانی به عنوان شهردار تهران است. این در حالی است که وی هیچ تخصصی در زمینه مدیریت شهری ندارد. یک نظامی باید کار نظامیگری کند و بهتر است به امور نظامیکشور بپردازد. کسی که نظامیاست نمیتواند در پستها غیر تخصصی مانند استانداری فعالیت کند.واقعیت دیگر اینکه هنگامیکه فشار اقتصادی به مردم بیش از توانایی آنها میشود به صورت طبیعی این فشارها به اعتراضات خیابانی منجر خواهد شد. در هیچ کشوری تغییر حکومت مشکل مردم را حل نکرده، بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگه داشته است. در کشورهای جهان همه روسای جمهوری تلاش میکنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک رئیس جمهور بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگر به آن رئیس جمهور رأی نمیدهند و فرد دیگری را انتخاب میکنند. از منظر جامعه شناختی در شرایط نامناسب اقتصادی فساد، فحشا و بزهکاری اجتماعی افزایش پیدا میکند. تا چه زمانی میتوان کشور را با شرایط کنونی مدیریت کرد؟ هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین رابا تأخیر بیاندازیم به همان اندازه شدت انفجار اجتماعی را بالاتر میبریم. مقام معظم رهبری همواره به دو نکته مهم یعنی شایسته سالاری و پاسخگو بودن مسئولان اشاره کردهاند. این در حالی است که هیچ کدام از این دو مورد در کشور اجرا نمیشود. در شرایط کنونی هیچ مسئولی برای مشکلات کشور راه حل ارائه نمیکند و همواره عنوان میکنند انشاا... مشکلات در آینده حل میشود. این در حالی است که با انشاءا... گفتن مشکلات مردم حل نخواهد شد. برخی عنوان میکنند مردم برای آزادی به خیابانها میآیند. این در حالی است که رهبر مردم گرسنگی آنها است. یعنی مردم براثر گرسنگی به خیابانها خواهند آمد. با این وجود واکنش مردم نسبت به گذشته شدیدتر خواهد شد و ممکن است پیامدهای غیرقابل جبرانی برای جامعه به همراه داشته باشد.
آسیبهای اجتماعی به چه میزان جدی است و دولت رئیسی با این چالشهای اجتماعی چه خواهد کرد؟
مشکل اصلی جامعه مسائل اجتماعی است. این در حالی است که دولت رئیسی هیچ برنامهای برای مشکلات اجتماعی ندارد و از آسیبهای اجتماعی غافل شده است. فقدان آرامش روانی در خانوادهها یکی از دلایل اصلی افزایش آمار اعتیاد و طلاق عاطفی بین زوجین است. هنگامیکه مرد مجبور است برای تأمین شرایط اقتصادی خانواده دو شیفت کار کند دیگر فرصتی برای عشق ورزی به همسر و فرزندان برای وی باقی نمیماند. در نتیجه روز به روز روابط بین زوجین در محیط منزل سردتر میشود. هنگامیکه یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد بهصورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی میشود. براساس تحقیقات تنها10 تا15 درصد از مردم جوامع مختلف بهواقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی میشوند. نکته دیگر اینکه نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد ویا رنگ وبوی سیاسی به آن داد. هیچ فرزندی وقتی متولد میشود معتاد، دزد و قاتل نیست. ریشه این مشکلات در محیط خانواده و فشارهایی است که به پدر و مادرها در خانوادهها وارد میشود. باید ببینیم خانواده و جامعه با یک فرد چه برخوردی کرده که دزد شده است. هنگامیکه پدر و مادر فرصت رسیدگی به مشکلات فرزندانشان را به دلیل مشکلات زیاد پیدا نمیکنند چه انتظاری میتوان داشت که فرزند دزد و قاتل نشود. عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است. فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل میکند. اگر امروز فردی در خیابان به شما زور بگوید و حق شما را ضایع کند شما نمیتوانید حق خود را بگیرید. انسانها با پول کم هم میتوانند خوشبخت زندگی کنند. این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند. هنگامیکه فرد هنوز نمیداند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد و یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی شدید خواهد شد. اغلب دعواها و نزاعهایی که بین کارمندان در محل کار صورت میگیرد ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکلهای مختلف واکنش نشان میدهد. مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است. جامعهای دارای آرامش است که همه چیز در سر جای خود قرار داشته باشد و حساب و کتاب داشته باشد. هنگامیکه در یک جامعه هیچ چیز در سر جای خود قرار نداشته باشد و حساب و کتابی وجود نداشته باشد بهطور طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت میشوند. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. در نتیجه هنگامیکه افراد جامعه به هم اعتماد نداشته باشند به حکومت و دولت هم اعتماد نخواهند داشت.
با توجــه به شرایط اجتمــاعی موجود و رویکردی که دولت در پیــش گرفتـه چه چشم اندازی پیش روی جـامعه مشاهده میکنید؟
مــردم از مــسئــولان حــرف نمیخواهند، بلکــه نگــاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت میکنند. نکته دیگر اینکه هر مدیری که روی کار میآید در ابتدا وعدههای بزرگی به مردم میدهد. با این وجود پس از مدتی نمیتواند به وعدههایی که به مردم داده عمل کند و در نتیجه مردم به مرور زمان اعتماد خود را نسبت به مسئولان از دست دادهاند. مدیرانی که تازه روی کار میآیند به شکلی رفتار میکنند که گویا قرار است اتفاقات مهمیدر دوران مدیریت آنها رخ بدهد. با این وجود این مدیران پس از مدتی که با محدودیتها و موانع جدی در مسیر خود مواجه میشوند به این نتیجه میرسند که در عمل کارهای نیستند. در شرایط کنونی جوانان با بحران بیکاری مواجه هستند و در رسیدن به مطالبات خود با موانع جدی مواجه هستند. این وضعیت دربار زنان جامعه نیز وجود دارد و زنان با مشکلات جدی از نظر اقتصادی، شغلی و عاطفی مواجه هستند. در زمینه عدالت اجتماعی نیز وضعیت نسبت به گذشته مناسب نیست و روز به روز شکاف طبقاتی شکل جدیتری به خود میگیرد و درصد بیشتری از مردم فقیرتر از گذشته شدهاند. اعتماد اجتماعی یک روزه از بین نرفته که یک روزه به دست بیاید و اگر قرار است دوباره به جامعه برگردد باید زمان زیادی بگذرد.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!