منفیبافی شهرداری علیه رکن چهارم دموکراسی
اصفهان در همیشه ایام پیشگام فعالیتهای فرهنگی در سطح کشور بوده و خلاقیتهای شهرداری اصفهان در آموزش فرهنگ شهروندی فراموشنشدنی است. کافی است یک دهه به عقب برگردیم و مرور کنیم. تشکیل کمیته فرهنگ شهروندی و طرح های هوشمندانه ، چشمگیر و تأثیرگذار آن در دهه 90 الگوی کلانشهرهای کشور بود؛ به طور مثال بنرهای سبک زندگی آپارتمان نشینی، حفظ منابع و تفکیک زباله، کاهش آلودگی صوتی و... که در کل کشور الگو شده بود. ولی در طول این سالها نهتنها سطح اثرگذاری تحلیل رفته ؛ بلکه از نظر فعالیتهای فرهنگی و بهخصوص تبلیغات شهری و آموزش فرهنگ شهروندی شهرداری اصفهان به شدت افول کرده و گاهها آش آنقدر شور شده که ناراحتی و تمسخر و گلایه شهروندان و اقشار مختلف را شاهد بودیم و در قالب موارد به یک حرکت ضد فرهنگی بدل شده است .
این جریان بهخصوص در سالهای اخیر نمود بیشتری پیدا کرده و گاها شاهد طرح های توهینآمیز، نامعقول و غیرمنطقی در برهههای مختلف بودیم که تنها از یکسونگری و گاهی عدم شناخت در مبادی تصمیمگیری و سیاستگذاری شهرداری سرچشمه میگیرد .
این تفکر جزیرهای که گاهی در تضاد با واقعیات امروز جامعه شهری اصفهان است در یکی از آخرین فعالیت های خود تیغ تند توهین به رسانه ها را نشان داده و باید اندیشید که چگونه شهرداری که روزی بازوی کارگشای رسانههای شهر بود، امروز با یک پروژه نسنجیده سبب ناراحتی کل جامعه رسانه شده و در برابر آنها قرار میگیرد؟
در بحث فرهنگ عمومی استفاده از خلاقیت های تبلیغی با کمترین هزینه از بیت المال باید در کانون توجه قرار گیرد و اولویت بندی مسایل فرهنگی اصفهان هم حائز اهمیت است و حال این پرسش مطرح است که آیا اولویت های فرهنگی اصفهان مسائلی نظیر برخورد این چنینی با رسانه یا مباحث خاص در سبک زندگی مثل سگ گردانی یا مسئله پوشش است؟ آیا چنین تبلیغات سلبی و منزجر کننده جز ناراحتی اقشاری از شهروندان تاثیر مثبتی بر افکار عمومی داشته ؟ آیا تاکنون تحقیقات دقیقی در خصوص میزان اثر بخشی این فعالیت ها بر فرهنگ شهروندی انجام شده است ؟
هر چند انتظار میرفت سکانداری مدیری فرهنگی بر شهرداری اصفهان باعث افزایش رضایتمندی مردم در عرصه فرهنگی شود؛ ولی با غالب شدن جناح و تفکری خاص که البته موجب اعتراض ها و انتقادات بسیاری در جامعه شهری شد، فعالیتهای فرهنگی شهرداری علاوه بر کاهش چشمگیر به سمت محتواهای غیرحرفهای، غیر خلاقانه و گاهی تندرویهای جناحی رفته که نشان از عدم حضور نخبگان فرهنگی واقعی و دلسوز اصفهان در این عرصه و غالب شدن تفکرات و ایدههای جناحی و سیاسی در تصمیمگیری ها شده است .
آمدن دکتر علی قاسمزاده به ساختمان دروازهدولت و تصدی شهرداری اصفهان با سالها میدانداری در عرصه فعالیتهای فرهنگی شهری اصفهان و اینکه همیشه جزو مدیران ارشد این بخش بوده، نوید هوایی تازه در کالبد فرهنگی اصفهان را میداد، ولی شوربختانه انتخابهای غلط آقای شهردار و به کارگیری مشاوران و مدیران ضعیف که برچسب جناحی خاص و تفکری خاص را پررنگ تر کردند ، خیلی زود مشخص کرد که طیفهای تفکری زیادی از این دایره حذف و صرفاً تفکری موازی جریان سیاسی خاص و نه خواص فرهنگی و هنری بر عرصه فرهنگی شهر سایه انداخته است.
اصفهان شور خالص هنر و اصالت واقعی فرهنگ خود را میطلبد، زبانی نرم و محبتآمیز در ارائه دادههای فرهنگی با شکل ارائهای مردمی که زبان حال مردم، هویت و اصالت این گران شهر را بیان کند؛ ولی شاهد زبان و بیانی غالبا توهینآمیز و نامهربانانه در تبلیغات فرهنگی شهر هستیم که هر روز هم حاشیه جدیدی را ایجاد میکند.
بنا بر نظر اکثر کارشناسان و فعالان برجسته فرهنگ و رسانه اصفهان این نوع تبلیغات نهتنها نامهربانانه و تخریب و حمله به برخی اقشار و حتی سبک زندگی گروه بزرگی از مردم است، بلکه نادیدهگرفتن طیف وسیعی از شهروندان و در تقابل قرارگرفتن با آنهاست.
حالا این مثلاً کارشناسان و طراحان کمیته فرهنگ شهروندی در فعالیت اخیر خود با تاکید بر برخی موضوعات خاص تلاش دارند با ناشیگری و کجفهمی همه جریان و کارکرد رسانه را با یکچشم دیده و اصلاً به محاسن و اهمیت عملکرد مطلوب رسانهها در ابعاد مختلف فکر نکردند و هجمهای علیه رسانه به راه انداختند که هر چند برای عام جامعه نیز باورپذیر نیست اما به هیچ روش پاکشدنی هم نخواهد بود و این حرکت چنان زخم عمیقی بر اهالی رسانه و صاحبان رسانه وارد کرده که حتی توضیح و عذرخواهی و برچیدن این طرح های توهینآمیز نیز از درد آن کم نمیکند.
چنان به دست افراد غیرحرفهای، تندرو و ناشی، رسانه و اهالی رسانه که از زحمتکشترین و شریفترین مشاغل فرهنگی کشور هستند به سخره گرفته شدند که تا مدتها این ننگ و افتضاح به وجود آمده از دامان مسببان آن پاک نمیشود.
بدون هیچ توضیح منطقی و با عنوان و عبارت «رسانه» سخیفترین صفات و عبارات را به رسانه و اهالی آن منتسب کردند و حالا جای جبران و عذرخواهی میگویند که منظور این آلبوم شهری که در نقاط مختلف اصفهان نصب شده، رسانههای زرد و معاند بوده که عنوان معاند و یا زرد در آن جاافتاده و این توضیح نیز نتیجه کجسلیقگی متولیان کار ،بیبرنامگی، هرجومرج و بیمدیریتی در این مجموعه است .
درحالیکه شهردار اصفهان معتقد است رویدادهای فرهنگی شهر محصول ساعتها فکر افراد متخصص، خلاق و توانمند است، باید گفت تبلیغات سالهای اخیر خلاف این ادعا است و جامعه ای با گروه های سنی متفاوت و درک ها متفاوت نیاز به ارائه طرح هایی با تحلیل دقیق تر ، باریک بین و هوشمندانه در انتقال و ارائه محتواهای عمومی را می طلبد و با عدم پختگی، کجسلیقگی، بیهنری و فقدان ایدهپردازی خلاقانه که گاها الفبای کار حرفهای رسانهای و تبلیغاتی را هم در خود ندارند این بار به منزل نخواهد رسید .
از آقای شهردار باید پرسید چند نفر ادیب توانمند صاحبنام، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار حرفهای، هنرمند مردمی و ... در این شهر میشناسید که در بهبود ایده پردازی و اجرای طرح های فرهنگی موثر هستند و جای خالیشان در میزهای مدیریتی به دست افراد غیر حرفه ای افتاده و رابطه بر تخصص غلبه کرده ،آیا مدیر توانمند تبلیغات و گرافیست سردوگرمچشیده در تیم تبلیغات شهری شما وجود دارد؟ لطفاً اسامی مسببان این رفتار توهینآمیز و تبلیغات جلف و نامعقول را منتشر بفرمایید و سوال اساسی دیگر این است که چاپ چنین بنرهایی چه میزان تاثیر فرهنگی برمردم گذاشته و موضوعات طرح شده چقدر اولویت دارد و آیا با این هزینه گزاف چاپ این بنرها نمی توان کارهای موثرتر فرهنگی بر اساس اولویت ها و نیازهای شهر انجام داد. اولویت هایی مثل حفظ میراث فرهنگی، گسترش گردشگری و تکریم گردشگران یا مسائلی همچون فرهنگ مصرف، فرهنگ ترافیک، نوع دوستی و... بهتر نمب تواند حلقه زندگی سالم و بهترب را برای شهروندان تکمیل کند؟
طراحان این پروژه با کج سلیقگی و نبود شناخت کافی از موضوع ، ترفندهای منفی رسانهای و روشهای اغوای مخاطب در جنگ رسانهای را بدون تفکیک به همه رسانهها نسبت دادند و فراموش کردند که خودشان از همین روشها و نهایت پتانسیلهای رسانه برای پیروزی جناح خود در انتخابات بهره بردند!
این بیخردی و رفتار زننده که بیاحترامی به طیف وسیع جامعه رسانهای کشور بود، خطایی فراموش ناشدنی و برگ سیاهی بر کارنامه فرهنگی شهرداری اصفهان است .
امید است این نگاه تکبعدی و تندرویهای جاری در عرصه فرهنگی اصفهان اصلاح شده و همه تفکرات و نظرات غالب شهروندان زمینهساز تولید محتواهای فرهنگی تبلیغی شود و در تولید این محصولات تبلیغی از متفکران، ایدهپردازان خلاق، متخصصان حرفهای و فرهنگ دوستان دلسوزی که علم رسانه میدانند، استفاده شده و دیگربار شاهد رنجش طیف دیگری از شهروندان و بروز رفتاری چنین نامعقول نباشیم.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!