میخ آخر
محمدرضا حسنی - حکایت این روزهای آب در اصفهان، حکایت کوزهگری است که خود باید از کوزه شکسته آب بخورد. حکایت تاراج آب زاینده رود با بیتدبیری و بذل و بخشش سیاسی است که اکنون که میبایست حداقل نیاز آبی چند استان را تأمین کند ولی با نابودی و خشک شدن بسترش امروز محتاج آب شده است.
با سیاستبازی و بیتدبیری سالهاست اصفهان به خشکی و بی آبی و تنش آبی و خالی شدن سفره های زیرزمینی اش رسیده . قبل از تکمیل و اتمام پروژههایی که گفته می شد برای افزایش ظرفیت ورودی آب به زایندهرود در صف اجرا و اتمام است ، تاراج آب زنده رود و بذل و بخشش به استانهای همجوار و صنایع و ... شروع شد و روزی که رئیسجمهور وقت قبل از اتمام پروژه تونلهای کوهرنگ و تکمیل ظرفیت، اقدام به انتقال آب اصفهان به استان زادگاه خود کرد بحران زاینده رود و اصفهان کلید خورد .
مافیای آب به اسم «برخورداری» نعمت انفال خدادادی را از زاینده رود و حق آبه دارانش گرفتند. در بالادست هر چه توان داشتند برای راه اندازی پمپهای غیرقانونی و بدون نظارت آب به کار گرفتند و زایندهرود کم کم بلعیده شد. اینها و دهها بیتدبیری، سیاستبازی و اقدامات غیرقانونی دیگر در کنار کاهش حجم ورودی آب و بارش ها ، اصفهان و زنده رودش را به جاده خاکی در دل یک تمدن تبدیل کرد و امروز تالاب گاوخونی هم دیگر رو به مرگ رفته و واپسین نفس هایش شنیده می شود .
حالا اما انتقال آب دریای عمان به ایران مرکزی و شیرینکردن آب نقل مجالس و مایه فخر دولتی ها و صنایع بزرگ شده است و آنهایی که روزی عامل خشکی زاینده رود بودند و استانی که خودش یکی از غنیترین منابع آبی کشور را داشت به خشکی مطلق رساندند ، از پروژه ای عظیم با نمای ورود آب به اصفهان صحبت می کنند.
در حالی که بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست معتقدند که به جای انتقال آب شور دریای عمان و خلیج فارس می توان راه های کم هزینه تر و موثری را پیاده سازی کرد اما این پروژه با سرعت در حال پیشرفت ، لوله گذاری و تکمیل می باشد .
ابراهیم رئیسی کارشناس حوزه آب می گوید: 200 میلیون متر مکعبی که قرار است از خلیج فارس به اصفهان، یزد و کرمان منتقل شود بخشی به منظور تامین آب مورد نیاز صنایع بوده و بخشی برای آب شرب است.
به هر صورت وقتی نتایج فاجعه بار انتقال آب بین حوضهای مثل انتقال آب از اصفهان به یزد را مشاهده میکنیم ، طبیعتا برای رفع تعارضات راههای کم هزینهتر دیگری را باید دنبال کنیم و تمام ابعاد انتقال آب را دقیق مقایسه و بررسی و به اطلاع کارشناسان و مردم برسانیم .
در نگاه کلی این پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان یا سایر نقاط کشور پروژه ای بسیار هزینه بر و دارای ابعاد پیچیده است که با سابقه ای که از بیتدبیری و بی مدیریتی در حوزه آب کشور شاهد بوده ایم نگرانی بسیاری از کارشناسان و مردم را دوچندان کرده است .
جریانی که در دو دهه یک استان زنده و دارای آبخیز مناسب را به بیابان تبدیل کرده و آبش را بذل و بخشش کرده ،حالا میخواهد از صدها کیلومتر آنطرفتر برایش آب بیاورد ، آن هم آبی بیکیفیت و احتمالا شور ، با هزاران میلیارد هزینه و مشکلات فراوان.
برای استانی که مدام صنایع آن طرحهای آلاینده و آب بر خود را گسترش میدهند و هیچ اهرم کنترلی برایشان وجود ندارد چطور میتوان آینده خوبی متصور بود که آب و هوایش سیاه تر از وضع موجود نباشد .
محمد درویش کنشگر محیط زیست، پژوهشگر و کویرشناس معتقد است : آوردن آب دریای عمان به اصفهان مثل کوبیدن آخرین میخ بر تابوت این شهر است و اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، مردم اصفهان یا از آلودگی اصفهان خفه میشوند یا از کمبود آب.
این کارشناس محیطزیست، درباره نتایج انتقال آب دریای عمان به اصفهان به ادامه میدهد: «مسئلهای که امروز اصفهان دارد، افزایش شاخص آلودگی است. اصفهان در سال گذشته نهتنها آلودهترین شهر ایران بلکه آلودهترین شهر جهان شده و دلیل این آلایندگی به این برمیگردد که ما با بیسابقهترین تراکم واحدهای صنعتی در این استان روبرو هستیم. استان اصفهان رکورددار واحدهای صنعتی آببر و آلاینده و مشتقات صنایع گندلهسازی، آهن، پتروشیمی، نیروگاههای حرارتی و کلکسیونی از این صنایع است. اگر هنوز نتوانستهاند آنگونه که دلشان میخواست صنایع را گسترش دهند به علت محدودیت آب است.»
ما زمانی میتوانیم به فکر انتقال آب از دریای عمان باشیم که فکر کنیم اصفهان در حال تبدیلشدن به یک الگو درجه یک گردشگری در منطقه است و میخواهیم چند میلیون نفر را پذیرایی کنیم، آنوقت به آب دریای عمان نیازداریم .
آوردن آب برای صنایع یعنی آلودگی بیشتر! و این اتفاق اصلاً خبر خوبی برای اصفهان نیست.
حسین آخانی، یکی از مخالفان انتقال آب بینحوضهای فرایند انتقال آب از خلیج فارس را همانند پروژههای سدسازی در کشور می داند که روشهای مرسوم «مافیای آب» بوده و بیشترین آسیب را به چرخه طبیعت وارده کرده است .
او گفت:«انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان از اشتباهات بسیار بزرگ در کشور و بسیار مشخص است مافیایی که تا حالا پیگیر سدسازی در انتقال آب بود ،در حال حاضر با تعریف جدیدی از تامین آب، منافع خود را حفظ میکند».
این استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست معتقد است: همه متخصصان اقتصاد می دانند که چنین انتقالی هزینههای کلانی را روی دوش کشور میگذارد و به هیچ وجه به صرفه نیست، باید چند سیاست مناسب را پیگیری کنیم تا با مشکل کمآبی در کشور برخورد کنیم. یکی از مهمترین سیاستها این است که صنایع آببر را از مناطق مرکزی به مناطق ساحلی منتقل کنیم و اگر ما فکر کنیم که با انتقال آب میتوانیم نیاز آبی را با روشهای غیرآبی پایداری که در کشور وجود دارد، حل کنیم، کاملا به بیراهه رفتهایم؛ اگر این راه حل جوابگو بود باید انتقال آب از زایندهرود که قبلا به یزد و کرمان صورت گرفته بود، آن نیاز را جواب میداد.
اصفهان این پتانسیل را دارد که بدون افزایش بارگذاری روی منابع آبوهوا، پول تولید کند. این شهر بالاترین سرمایه انسانی متخصص را دارد. پروژه های جامعه محور و گردشگر محوری نظیر شهرک سلامت اصفهان بر طبق صحبت مدیرانش میتواند 4 میلیارد دلار در سال درآمد به وجود بیاورد برای تامین امنیت مالی و درآمدی این شهر وجود دارد و چرا نباید این نقاط را تقویت کنیم؟
اصفهان تنها کلانشهر ایران است که بعد از انقلاب حتی یک هتل 5 ستاره جدید در آن ساخته نشده ، تقویت گردشگری مقفول مانده و هیچ برنامه ای برای گردشگری طولانی در شهر تدوین نشده و از فرودگاه و راه اهن و ترمینال های مسافری هیچ طرح خاصی در اختیار مسافران قرار نمی گیرد .
اکنون بزرگترین چالش اصفهان، بی آبی و به دنبال آن فرونشست زمین است ، مهاجرت ها شدت پیدا کرده است و دیر بجنبیم ، یکی از کلان شهرهای کشور با رشد منفی جمعیت روبرو خواهد شد .
هرچند معضل آب در ایران یک جریان فراگیر است و در نقاط مختلف صدای بی آبی شنیده می شود ، اما همچنان دهها سوال بی جواب مانده است که می تواند ما را از این وضعیت نجات دهد ، همانطور که ناصر خلقی، محقق حوزه آب در خصوص انتقال آب از دریای عمان به مشهد گفته و پرسیده و می توان به اصفهان هم تعمیم داد ما هم میپرسیم که : این پروژه نیاز به چندین ایستگاه پمپاژ دارد و باید مشخص شود انرژی برق مورد نیاز پروژه را از کجا تامین می کنید؟ آیا همه راهکارهای تعادل بخشی انجام شده و به بن بست رسیده که در حال حاضر مبادرت به چنین کاری شده است؟ آیا راه های اتلاف آب در شبکه فرسوده انتقال آب انجام شده است ؟ در بازچرخانی آب چه کار اساسی انجام شده که از بی فایده آن مطمئن شده باشیم و حالا برویم آب بسیار گران قیمت بیاوریم!؟ چه کار مثبتی در تغییر الگوی کشت انجام شده که پرت آب را کاهش داده باشد .چه کار مثبتی در مسدود کردن چاههای غیر مجاز انجام شده که آب های زیر زمینی به تاراج نرود و آینده این شهر که صدای ترکهایش بلند شده در خطر نباشد ؟ ذینفعان این انتقال آب را برای کجا لازم دارند ؟ پساب همین آب ورودی به کجا خواهد رفت و چه بلایی بر سر زمین خواهد آورد ؟ شما چه کار مثبتی در ازمیان بردن دهها هزار باغ ویلا با چاههای رنگارنگ غیر مجاز کرده اید ؟ شما چه کار مثبتی برای استفاده از نزولات انجام داده اید؟ شما چه کار مثبتی در ایجاد زهکش های درجه ۱ الی ۴ در هنگام بارش ها انجام داده اید؟ شهرداری بی هنر شما بدون در نظر گرفتن توان آبی شهر چگونه مجوز ساخت بالاتر از دو طبقه را به مردم می دهد و می گوید تو بساز! بعد بیشتر آپارتمانهای باید با استفاده از پمپ آب به طبقات ۳ به بعد آب برسانند!!! چه کار مثبتی در مورد تصفیه پساب کرده اید ؟
ما هم معتقدیم تحت هیچ شرایطی بدون رعایت موارد اشاره شده بالا نه علم و دانش،نه منافع ملی ،نه منافع اقتصادی ،نه تغییرات دهشتناک الگوی مصارف ،نه چاه ویل افزایش تقاضا برای مصارف روزافزون ،نه پایداری سرزمینی ،نه محیط زیست ما،نه اصول توسعه پایدار و در نهایت نه انسانیت به ما توجیهی برای اجرای چنین پروژه هایی نمی دهد.
لازم است کارشناسان این عرصه بیشتر به میدان وارد شوند و قبلا از ان که دیر شود کاری انجام دهند که آیندگان از مشکلات تصمیمات امروز آسیب نبینند .
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!