پایان جذابیت دانشگاه
به گزارش باخبرباش : خالی ماندن بیش از 6000 صندلی ارشد دانشگاههای دولتی خبر جدیدی است که لرزه بر اندام نظام آموزش عالی میاندازد. این آمار نشاندهنده آن است که بسیاری از دانشجویان بعد از پشت سر گذاشتن یک مقطع تحصیلی از چرخه آموزش عالی خارج میشوند. دلایل زیادی را میتوان برای این رخداد نام برد که اصلیترین آنها بیکاری فارغ التحصیلان و شرایط اقتصادی کشور است. در سوی دیگر بسیاری از دانشجویان بعد از یک دوره تحصیل در این فضا از دانشگاه و آموزش ناامید میشوند؛ دانشگاه، استادان و سرفصل دروس در خالی ماندن ظرفیتهای ارشد رشتهها نقش دارند.
>آمار عجیب
بر اساس نتایج اعلامی سازمان سنجش آموزش کشور، تعداد ۱۳۷ هزار و ۱۸ داوطلب در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۴۰۰ در دانشگاههای دولتی پذیرش شدند. مقایسه آمار ظرفیت اعلامی برای مقطع ارشد ۱۴۰۰ دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی با تعداد پذیرفته شدگان نشان میدهد در سال جاری ۶هزار ۱۹۱صندلی بدون خواهان و خالی میماند.همچنین ظرفیت پذیرش در تمامی دورههای مورد پذیرش بدون در نظر گرفتن ظرفیت پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی ۱۳۷ هزار و ۱۸ نفر تعیین شده که با اعلام نتایج نهایی، مجموعا بطور کلی ۱۳۰ هزار و ۸۲۷ نفر در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی وزارت علوم پذیرفته شدند که ۶۱ هزار و ۹۴۴ نفر زن و ۶۸ هزار و ۸۸۳ نفر آنها مرد بودند. مقایسه آمار ظرفیت اعلامی برای مقطع ارشد ۱۴۰۰ دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی با تعداد پذیرفته شدگان نشان میدهد در سال جاری ۶هزار ۱۹۱صندلی بدون خواهان و خالی میماند.آمار ثبتنامکنندگان برای آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۴۰۰ نسبت بهآمار داوطلبان آزمون سال ۱۳۹۹، تعداد ۱۰۹۵۷ نفر کمتر است.
> نبود بازار کار و سرخوردگی از دانشگاه
محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزشی در این باره به آفتاب یزد گفت:«بسیاری از رشتهها در آینده بازار کار ندارند.از سوی دیگر بسیاری از دانشجویان به دلیل فشارهای خانواده و فشار اجتماعی وارد دانشگاه میشوند و یکسری رشتهها را انتخاب میکنند.بعد از لیسانس به دلیل عدم علاقه و نبود بازار کار بسیاری از دانشجویان از ادامه تحصیل منصرف میشوند.این دانشجویان بعد از ورود به دانشگاه از دانشگاه و فضا سرخورده میشوند و تمایلی به ادامه تحصیل در دانشگاه ندارند. میدانیم که برای افراد با تحصیلات در مقاطع تکمیلی هم چنان کاری وجود ندارد.یعنی بعضا دیده میشود افراد با مدارک پایینتر زودتر جذب بازار کار میشوند اما در مقاطع بالاتر به دلایل متفاوت افراد دیگر وارد بازار کار نمیشوند. بازار کار در ادامه تحصیل بسیار مهم است و افراد انگیزهای برای ورود به مقاطع بالاتر تحصیلی ندارند زیرا برایشان کارآیی ندارد.به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی بسیاری از افراد به دنبال رشتههایی با بازار کار نسبتا تصمین شده میروند. از سوی دیگر بسیاری از دانشجویان کسب دانشگاههای پولی شدهاند و اصلا خود را وارد وادی درس خواندن، کنکور و دردسر هایش نمیکنند.به نظر میآید این چند عامل باعث شده است صندلیهای دانشگاهها خالی باقی بماند و این امر در تحصیلات تکمیلی خود را بیشتر نشان داده است.»
> رخداد چنین مسئلهای کاملا قابل پیشبینی بود
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«متاسفانه از زمانی که دانشگاه آزاد به شکل بسیار گستردهای بدون امکانات و اساتید کافی واحدهای دانشگاهی خود را گسترش داد برخلاف رقابتهای دهه 60 و اوایل دهه 70 تحصیلات دانشگاهی در کشور ما سهل الوصول شد و یک دفعه در مقطع کارشناسی این مورد بسیار وسیع نمود پیدا کرد. بعد از آن که جمعیت جوان ما رو به کاهش گذاشت متاسفانه دانشگاههای ما بر ظرفیت تحصیلات تکمیلی متمرکز شدند تا بتوانند خود را سرپا نگه دارند. الان چند سالی است که دانشگاه آزاد به شکل بدون کنکور دانشجو میپذیرد. از سوی دیگر یک عطشی بین دهه 60 و اوایل دهه 70 برای ادامه تحصیل وجود داشت به همین دلیل به کارشناسی ارشد روی آوردند.این مسئلهای که الان پیش آمده کاملا قابل پیشبینی بود. به دلیل اینکه اولا این تب و تاب خیلی سریع فروکش کرد و علت این که امروز صندلیهای کارشناسی ارشد حتی در دانشگاههای دولتی خالی مانده است چند نکته است.»
> به نتیجه نرسیدن کارشناسی ارشد و دکتری
وی ادامه داد:« اولین نکته این است که نحوه برخورد و آموزشها در مقطع کارشناسی به نحوی نیست که باعث جذب دانشجویان به مقاطع بعد شود. بسیاری از دانشجویان در مقطع کارشناسی آموزش نمیبینند چون تعداد واحدهای تخصصی در مقطع کارشناسی بسیار کم است. آنقدر ما واحدهای عمومی و غیر مرتبط داریم که باعث سرخوردگی دانشجو میشود. دلیل دوم قضیه به نتیجه نرسیدن کارشناسی ارشد و دکتری است. یعنی فرد وقتی که تحصیلات عالی دارد توقع دارد از زحمات و مدرک خود بتواند استفاده کند و در بازار کار از این مزیت استقبال شود و بتوان به درآمد مناسبی رسید. اما الان مسئله بیکاری در بین فارغ التحصیلان بسیار از نرخ رسمی کشور بیشتر است.کسی که سالیان سال زحمت میکشد و درس میخواند حاضر به انجام هر کاری نیست و در نتیجه این باعث میشود که انگیزه برای ادامه تحصیل در مقاطع بالا کاهش پیدا کند.زیرا افراد میبینند آنهایی که فارغ التحصیل شدهاند متاسفانه نتوانستهاند از مدرک خود استفاده کنند. نکته بعدی این است که صندلیها عمدتا در یک رشتههایی خالی میمانند که بازار کار کمتری دارند. »
> عدم برخورداری مقطع کارشناسی ارشد از کیفیت مناسب
وی در آخر گفت:« همچنین کیفیت کارشناسی ارشد در ایران نکته آخر است.کارشناسی ارشد در ایران در بسیاری از دانشگاهها از یک کیفیت مناسب برخوردار نیست. در بسیاری از کشورهای دنیا کسی که در مقطع لیسانس، فوق لیسانس یا دکتری تحصیل میکند به دلیل مراوداتی که این دانشگاه با دانشگاه دیگری در کشور دیگر دارد، یک سری سفرهای تحصیلی و تجربی صورت میگیرد و مبادله دانشجو و استاد وجود دارد. در کشور ما متاسفانه این گونه نیست و این باعث میشود که فرد در یک دانشگاه بماند، یک سری مطالب را بخواند و تمام کند و بعد درس را رها کند. طبیعتا در این فضا دیگر برای ادامه تحصیل انگیزه وجود ندارد. بخش از این صندلیهای خالی برای دانشگاههای دولتیای هستند که به صورت شبانه و پردیس دانشجو میپذیرند. مجموع اینها باعث میشود که پیشبینی من آن باشد که در سالهای آینده این مسئله برای مقطع دکتری پیش بیاید.»
> امروزه لزوما فارغ التحصیل دانشگاه بودن شغل ایجاد نمیکند
سعید معدنی استاد دانشگاه و جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:« در رابطه با این موضوع عوامل زیادی وجود دارد. اولین مسئله این است که کلا تعداد دانشآموزان و دانشجو به مرور زمان در حال کم شدن است. یک زمانی ما حدودا 20 میلیون دانشآموز داشتیم که این رقم الان به 15 میلیون کاهش پیدا کرده است.اوج شلوغی دانشگاه زمانی بود که دهه 60 به دانشگاه وارد شد و الان رو به کاهش است زیرا بعد خانوار و تعداد فرزندان کم شده است.به همین خاطر ما دانشآموزان کمتر و به تبع آن دانشجویان کمتری خواهیم داشت.بر اساس آمارها بیش از 40 درصد خانوادهها تک فرزند هستند و لذا انتظار میرود که تعداد دانشجو در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس کمتر شود و به همین دلیل صندلیها خالی مانده است.دومین نکته این است برخی از جوامع به این نتیجه رسیدهاند که لزوما تحصیلات تکمیلی اشتغال زایی نیست و موفقیت شغلی و اجتماعی به همراه ندارد.لذا افراد یا به دانشگاه نمیآیند یا بعد از دوران لیسانس تحصیلات خود را ادامه نمیدهند.از سوی دیگر امروزه لزوما فارغ التحصیل دانشگاه بودن شغل ایجاد نمیکند. در قدیم اگر یک نفر لیسانس میگرفت حتما یک جایی استخدام میشد اما الان دیگر حتی برای افراد با تحصیلات دکتری شغل وجود ندارد.الان حتی ورودی لیسانس بسیاری از دانشگاهها کاهش پیدا کرده است. همچنین امروزه جوانانی که دیپلم میگیرند لزوما به دانشگاه نمیروند و به سمت مهارت آموزی جذب میشوند.یعنی در حقیقت افراد به سمت کارهای عملی جذب میشوند.به همین خاطر تعداد زیادی از دانشآموزان هم انتخاب رشته نمیکنند. البته توصیه در سطح جهان هم تمرکز بر مهارت اموزی است. امروزه چون تعداد فرزندان خانوادهها کم شده است خانوادهها ترجیح میدهند فرزندانشان در شهر خودشان به دانشگاههای پولی بروند ولی به دانشگاه دولتی شهر دیگر نروند. »
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!