
پزشکان و پرستاران ایرانی در خط مقدم جنگ با اسرائیل: از صحنههای “میدان خون” تا مقاومت بیامان
باخبرباش / علیرضا عبدلی دراواخر خرداد و اوایل تیر ۱۴۰۴، پزشکان و پرستاران ایرانی در بیمارستانهای شهرهای تهران، مشهد،و دیگر مناطق در معرض حملات، شیفتهای طولانی و طاقتفرسا را پشت سر گذاشتند. گزارشها حاکی است که در بسیاری از روزها، برخی پرستاران تا ۱۸ ساعت بدون استراحت در کنار بیماران بودند و پزشکان در شرایطی مشابه دوران جنگ تحمیلی، دست به اعمال جراحی پیچیده در اتاقهای عمل صحرایی زدند.
دکتر مریم رضایی، متخصص اورژانس بیمارستان امام خمینی تهران، در گفتگو با خبرنگار باخبرباش میگوید: «این روزها، حجم مجروحان بهقدری زیاد بود که گاهی شرایط شبیه سالهای جنگ تحمیلی شده بود. امکانات محدود بود و ما مجبور بودیم هر لحظه آماده باشیم تا جان بیماران را نجات دهیم. گاهی برق قطع میشد، تجهیزات محدود بود، اما اراده ما برای نجات جان انسانها هیچگاه کم نشد.»
دکتر رضایی تاکید داشت : همکاران من نه تنها نگران بیماران بودند، بلکه خودشان و خانوادههایشان در معرض خطر بودند. بعضی از پرستاران شبها را در پناهگاههای بیمارستان میگذراندند تا در مواقع حمله بتوانند سریعتر به بیماران کمک کنند. این استرس دائمی و خستگی زیاد، باعث شده که خیلیهایمان با فشارهای روحی سنگینی روبرو شویم. یک شب که بیش از ۵۰ مجروح به بیمارستان منتقل شده بودند، در حالی که برق قطع شده بود، مجبور بودیم با نور چراغهای اضطراری و حتی موبایلهایمان، عملهای جراحی اورژانسی را انجام دهیم.
در آن شرایط، تیم ما به هم کمک کرد و هیچ کسی از پا ننشست. یادم هست یکی از مجروحان یک کودک بود که با چندین ترکش در ناحیه شکم به بیمارستان آورده شده بود؛ تیم ما با همه توانش او را نجات داد. کمبودها و چالشهای پیشرو یکی از بزرگترین چالشها برای کادر درمان، کمبود تجهیزات پزشکی، داروهای حیاتی و حتی قطعی برق و آب بود. بهگفته مسئولان بیمارستان، در برخی از مراکز درمانی، بخشهای مراقبت ویژه (ICU) با ظرفیت کامل پر شده و اضافه بار بر کادر درمان تحمیل شد. فشار روحی ناشی از بمبارانهای مکرر و نگرانی از سلامت خانواده، شرایط دشواری را برای کارکنان ایجاد کرد.
در ادامه پرستار سارا محمدی از بیمارستان امام رضا مشهد درباره شرایط کار میگوید: «خیلی از همکارانم حتی فرصت رفتن به خانه را نداشتند. ما در پناهگاهها و بخشهای اضطراری باقی میماندیم تا در صورت حمله هوایی بتوانیم به بیماران کمک کنیم.»
پرستار سارا محمدی گفت: من در بخش اورژانس فعال بودم، و گاهی به بخش سوختگی و ICU منتقل میشدم. شاید یکی از سختترین لحظات برای من، لحظهای بود که پسربچهای هفتساله با بدن نیمهسوخته آوردند. پدرش در حمله کشته شده بود و خودش بیهوش بود. وقتی به هوش آمد و گریه کرد، ما همه پشت ماسک گریه کردیم. اما باید محکم میماندیم، چون او به ما تکیه کرده بود.
این پرستار ادامه می دهد: در روزهای هشتم تا دهم جنگ، هشدار حمله هوایی برای مشهد صادر شد. ما به دستور مدیریت بیمارستان، اورژانس را به حالت آمادهباش جنگی درآوردیم. در آن روزها، من و دهها پرستار دیگر، شب را در تونل زیرزمینی بیمارستان گذراندیم. ما نمیدانستیم فردا زندهایم یا نه. با این حال، هیچکس محل خدمتش را ترک نکرد.
پرستار محمدی در پایان گفت : پرستاری فقط یک شغل نیست، یک تعهد است. ما هر بیمار را مثل خانواده خود میدیدیم. عشق مردم به کادر درمان، حمایت آنها، و همبستگی بین همکارانمان چیزی بود که به ما نیرو میداد. وقتی مادری دست ما را گرفت و گفت «خدا خیرتون بده که بچهم زنده موند»، انگار خستگیمان در میرفت.
در بیانیهای که وزارت بهداشت ایران منتشر کرد، آمده است: > «کادر درمان کشور با تمام توان در خدمت مردم بوده و در شرایط سخت جنگی، توانستند با موفقیت جان هزاران مجروح را نجات دهند. تلاشهای این عزیزان ستودنی است و جامعه پزشکی کشور همواره قدردان فداکاری آنان خواهد بود.» سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز در واکنش به بحران ناشی از این درگیریها، با صدور بیانیهای تاکید کرد که «کادر درمان در هر دو طرف نبرد، نقش حیاتی در حفظ سلامت عمومی دارند» و خواستار حفاظت کامل از مراکز درمانی و جلوگیری از هرگونه آسیب به آنها شد.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!